English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cough up U لو رفتن توپ مهاجم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
submarine U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
Other Matches
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
aggressor U مهاجم
postman U مهاجم
forwarded U مهاجم
strikers U مهاجم
aggressors U مهاجم
attackers U مهاجم
attacker U مهاجم
infestant U مهاجم
striker U مهاجم
invaders U مهاجم
postmen U مهاجم
offensives U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
invader U مهاجم
frontcourt man U مهاجم
offensive <adj.> U مهاجم
raider U مهاجم
raiders U مهاجم
forward U مهاجم
close attack U سه مهاجم
dodgers U مهاجم گریزنده
trailers U پشتیبان مهاجم
aggressive U حمله ور مهاجم
aggressive U مهاجم پرپشتکار
trailer U پشتیبان مهاجم
dodger U مهاجم گریزنده
flanker U مهاجم جناح
dedger U مهاجم گریزنده
unmarked U مهاجم مهارنشده
breaking pass U پاس به مهاجم
third home U بازیگر مهاجم
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
invaders U مهاجم حمله کننده
invader U مهاجم حمله کننده
prop forward U هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
cross buck U حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
have an angle U بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
direct free kick U مکث مهاجم برای فریفتن حریف
inner U دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
tight end U مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
beat-up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
false starts U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
beat up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
false start U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
assaults U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaulted U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assault U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
quarterback draw U نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
hip throw U گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
posted U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
short-change U کش رفتن
pilfers U کش رفتن
snitch U کش رفتن
short-changed U کش رفتن
snitches U کش رفتن
to skirt along the coast U رفتن
putters U ور رفتن
to whisk away or off U رفتن
to take to ones heels U در رفتن
puttering U ور رفتن
to sleep fast U رفتن
puttered U ور رفتن
receding U پس رفتن
recedes U پس رفتن
putter U ور رفتن
filching U کش رفتن
to run off U در رفتن
receded U پس رفتن
recede U پس رفتن
snitching U کش رفتن
snitched U کش رفتن
pilfering U کش رفتن
make off U در رفتن
swiping U کش رفتن
swiped U کش رفتن
swipe U کش رفتن
go off U در رفتن
glom on to U کش رفتن
to d.deep in to U فر رفتن در
to do a guy U در رفتن
to do out of U کش رفتن
to fall away U رفتن
to fall away U پس رفتن
go U رفتن
goes U رفتن
retrograde U پس رفتن
mog U رفتن
nim U کش رفتن
jauk U ور رفتن
pullback U پس رفتن
hang around U ور رفتن
to flow over U سر رفتن
go over U به ان سو رفتن
snook U کش رفتن
to fall short U کم رفتن
fribble U ور رفتن
fall into a rage U از جا در رفتن
crawls U رفتن
to go to mess U رفتن
to go to the bottom U ته رفتن
to hang back U پس رفتن
to make ones getaway U در رفتن
to break loose U در رفتن
bleneh U پس رفتن
to pair off U رفتن
betake U رفتن
pilfer U کش رفتن
to go bang U در رفتن
to go backward U پس رفتن
to go back ward U پس رفتن
sinks U ته رفتن
to fly off U در رفتن
sink U ته رفتن
to foot it U رفتن
crawl U رفتن
to get away U رفتن
to boil over U سر رفتن
to get one's monkey up U از جا در رفتن
to get over U رفتن از
crawled U رفتن
pilfered U کش رفتن
short-changes U کش رفتن
gang U رفتن
hedge U در رفتن
hedged U در رفتن
hedges U در رفتن
twiddles U ور رفتن
twiddled U ور رفتن
twiddle U ور رفتن
retract U تو رفتن
retracted U تو رفتن
departure U رفتن
departures U رفتن
snip U کش رفتن
snipped U کش رفتن
snipping U کش رفتن
retracting U تو رفتن
retracts U تو رفتن
twiddling U ور رفتن
gangs U رفتن
break loose U در رفتن
filch U کش رفتن
filched U کش رفتن
filches U کش رفتن
meddles U ور رفتن
to peter out U پس رفتن
niggles U ور رفتن
niggled U ور رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com