English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sett U قطعه سنگفرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stone floor U سطح سنگفرش شده روسازی سنگفرش
flagstone paving U سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
sett paving U سنگفرش
paving U سنگفرش
macadam U سنگفرش
pavement U سنگفرش
pitching U سنگفرش
paving stone U سنگفرش
cobble stonepaving U سنگفرش
placed stone facing U سنگفرش
stone pitched facing U سنگفرش
flagstones U سنگفرش
pediment U سنگفرش
flagstone U سنگفرش
cobblestone U سنگفرش
cobblestones U سنگفرش
pediments U سنگفرش
flagging U سنگفرش
pavements U سنگفرش
paving stones U سنگفرش
laying of setts U سنگفرش کردن
paving U مصالح سنگفرش
cleaving U برش سنگفرش
gravel U سنگفرش کردن
random paving U سنگفرش موزاییک
random paving U سنگفرش معرق
paver U بنای سنگفرش
relaying U بازسازی سنگفرش
desert pavement U سنگفرش بیابانی
causeway U جاده سنگفرش
hand placed rock U سنگفرش فکافته
dry stone pitching U سنگفرش خشکه چینی
repave U تازه سنگفرش کردن
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
pavements U سنگفرش جاده فرش شده
paver U کوبه برای کوبیدن سنگفرش
patching U ترمیم سنگفرش لکه گیری
pavement U سنگفرش جاده فرش شده
pothole U سوراخ گرد بر روی سنگفرش
potholes U سوراخ گرد بر روی سنگفرش
flag U سنگفرش کردن پایین افتادن
Tarmac U جاده اسفالته دارای سنگفرش
tarmacadam U جاده اسفالته دارای سنگفرش
flags U سنگفرش کردن پایین افتادن
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
segments U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragmenting U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
fragmentation U قطعه قطعه شدن
fritter U قطعه قطعه کردن
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
paves U سنگفرش کردن صاف کردن
hard surface U اجرفرش کردن سنگفرش کردن
pave U سنگفرش کردن صاف کردن
plank U قطعه
chunks U قطعه
panels U قطعه
pieces U قطعه
panel U قطعه
piece U قطعه
stretches U قطعه
stretched U قطعه
stretch U قطعه
plotted U قطعه
plots U قطعه
segments U قطعه
plot U قطعه
section U قطعه
sections U قطعه
segment U قطعه
members U قطعه
panes U قطعه
blocks U قطعه
blocked U قطعه
fragment U قطعه
block U قطعه
pane U قطعه
tracts U قطعه
tract U قطعه
nuggets U قطعه
fragmenting U قطعه
item U قطعه
member U قطعه
items U قطعه
bloc U قطعه
chunk U قطعه
fragments U قطعه
blocs U قطعه
nugget U قطعه
snippy U قطعه
components U قطعه
part U قطعه
morceau U قطعه
scale U قطعه
line segment U قطعه خط
component U قطعه
segmental U قطعه قطعه
small scale integration U قطعه
smidgin U قطعه
smidgeon U قطعه
smidgen U قطعه
trilobation U سه قطعه
very large scale integration U قطعه
wodge U قطعه
wodges U قطعه
internode U قطعه
calligraph U قطعه
snip U قطعه
copyslip U قطعه
slab U قطعه
slabs U قطعه
goblets U قطعه
goblet U قطعه
snipped U قطعه
lobes U قطعه
snipping U قطعه
extent U قطعه
doit U قطعه
lobe U قطعه
vlsi U قطعه روی یک IC
fitting U قطعه اتصال
unit assembly U یک قطعه مجزا
work part U قطعه کار
versicle U قطعه کوچک
time slice U قطعه زمان
theme song U قطعه تکراری
temporal lobe U قطعه گیجگاهی
workholder U نگهدارنده قطعه
stiffeners U قطعه تقویتی
replacements U تعویض قطعه
dab U قطعه تکه
dabbed U قطعه تکه
replacement U تعویض قطعه
dabs U قطعه تکه
replacement part U قطعه یدکی
replacement part U قطعه جایگزینی
opuses U قطعه موسیقی
tension member U قطعه کششی
berg U قطعه عظیم یخ
hexastich U قطعه شش فردی
in sections U د رچند قطعه
lobectomy U قطعه برداری
lobule U قطعه کوچک
magnetic component U قطعه مغناطیسی
major assembly U قطعه عمده
handsets U تلفن در یک قطعه
handset U تلفن در یک قطعه
midsection U قطعه میانی
occipital lobe U قطعه پس سری
frontal lobe U قطعه پیشانی
equuleus U قطعه الفرس
blank flange U قطعه- ایکس
cannibalization U قطعه برداری
clearing block U قطعه بازدارنده
concertos U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
stiffener U قطعه تقویتی
pickling U قطعه شویی
electric component U قطعه الکتریکی
equulei U قطعه الفرس
overlay segment U قطعه جایگذاشت
fragments U قطعه باقیمانده
casting U قطعه ریخته گی
lobotomy U قطعه بری
lobotomies U قطعه بری
resident segment U قطعه مقیم
root segment U قطعه ریشهای
segmentation U قطعه بندی
segmentation U قطعه سازی
stull U قطعه بزرگ
program segment U قطعه برنامه
work U قطعه کار
parietal lobe U قطعه اهیانهای
part number U شماره قطعه
partitur U قطعه کامل
fragmenting U قطعه باقیمانده
partitura U قطعه کامل
pericope U قطعه منتخب
piece part U قطعه یک پارچه
plat U قطعه نقشه
fragment U قطعه باقیمانده
worked U قطعه کار
subassembly U یک قطعه جزء
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com