English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 238 (47 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pouf U قسمت پف کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
partition U قسمت کردن
partitions U قسمت کردن
divide U قسمت کردن
divides U قسمت کردن
outside U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outsides U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
fraction U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
trim U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trimmest U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trims U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
partitioning U قسمت بندی کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
sect U قسمت کردن
sects U قسمت کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
quarter U به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
departmentalize U بچند قسمت کردن
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
subdevice U قسمت کردن مجدد
tierce U به سه قسمت تقسیم کردن
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
whack up U قسمت کردن
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Other Matches
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
detachments U قسمت
partitions U قسمت
canto U قسمت
head stall U قسمت سر
portion U قسمت
batches U قسمت
kismet U قسمت
sections U قسمت
portions U قسمت
divisions U قسمت
detachment U قسمت
pieces U قسمت
piece U قسمت
dole U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
partition U قسمت
grist U قسمت
internode U قسمت
snick U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
section U قسمت
unit U قسمت
batch U قسمت
in sections U قسمت قسمت
units U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
rasher U قسمت
rashers U قسمت
party U قسمت
cantos U قسمت
part U قسمت
segments U قسمت
components U قسمت
ratios U قسمت
departments U قسمت
caboodle U قسمت
arm U قسمت
segment U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
compartments U قسمت
data division U قسمت
component U قسمت
compartment U قسمت
instalments U قسمت
Corp U قسمت
instalment U قسمت
installments U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
percentages U قسمت
department U قسمت
percentage U قسمت
sects U قسمت
sect U قسمت
feck U قسمت
ratio U قسمت
in part U در یک قسمت
division U قسمت
plank U قسمت
department U قسمت شعبه
initialling U اولین قسمت
subsection U قسمت فرعی
subsections U قسمت فرعی
forepart U قسمت جلو
personnel section U قسمت پرسنلی
leg U بخش قسمت
detachment U قسمت زیرامر
section U بخش قسمت
operating agency U قسمت اجرایی
initials U اولین قسمت
forehand U قسمت ممتاز
foreparts U قسمت جلو
northwards U قسمت شمالی
bulk U قسمت بزرگ
palmation U قسمت پنجهای
bulk U قسمت عمده
interest U سهم [قسمت]
sections U بخش قسمت
beginnings U قسمت اول
beginning U قسمت اول
forehands U قسمت ممتاز
key facility U قسمت مهم
shares U بهره قسمت
staff U قسمت ستاد
sapper U قسمت مهندسی
sappers U قسمت حفاری
intercommand U بین قسمت
intelligence service U قسمت اطلاعات
engineer division U قسمت مهندسی
sappers U قسمت مهندسی
departments U قسمت هیئت
vaward U قسمت جلو
staddle U قسمت تحتانی
share U بهره قسمت
staffs U قسمت ستاد
departments U قسمت شعبه
staffed U قسمت ستاد
installation type U نوع قسمت
installation property U دارایی قسمت
sapper U قسمت حفاری
initial U اولین قسمت
aircraft section U قسمت هواپیمایی
legs U بخش قسمت
interservice U داخل قسمت
foot U قسمت پایینی
initialled U اولین قسمت
detachments U قسمت زیرامر
standing part U قسمت ایستا
trichotomous U دارای سه قسمت
initialing U اولین قسمت
upside U بالاترین قسمت
initialed U اولین قسمت
standing part U قسمت ثابت
detail part U قسمت مفصل
detail group U قسمت بیگاری
department U قسمت هیئت
overflow section U قسمت سر ریز سد
shared U بهره قسمت
installation property U اموال قسمت
signal corps U قسمت مخابرات
portion U سرنوشت قسمت
service U قسمت یکان
channel U قسمت عمیق اب
tripartition U قسمت سوم
where U درکدام قسمت
sales department U قسمت فروش
sale department U قسمت فروش
northward U قسمت شمالی
better part U قسمت بیشتر
active federal service U قسمت کادر
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
actine U قسمت خارجی
chapters U قسمت باب
quotients U خارج قسمت
serviced U قسمت یکان
topsides U قسمت بالا
midst U قسمت وسط
linear portion U قسمت خطی
channels U قسمت عمیق اب
retraining command U قسمت ندامتگاه
portions U سرنوشت قسمت
chapter U قسمت باب
control section U قسمت کنترل
channelled U قسمت عمیق اب
quotient U خارج قسمت
channeled U قسمت عمیق اب
running part U قسمت رونده
channeling U قسمت عمیق اب
top round U قسمت گرد
division officer U افسر قسمت
topside U قسمت بالا
divisional officer U افسر قسمت
medical department U قسمت بهداری
active installation U قسمت فعال
quaternion U قسمت چهارگانه
component U عضو قسمت
service department U قسمت خدمات
advance point U قسمت نوک
radicals U قسمت اصلی
radical U قسمت اصلی
advance point U قسمت سر جلودار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com