Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
personnel section
U
قسمت پرسنلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
service rating
U
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
soundex code
U
کد حقوقی پرسنلی
personnel status
U
وضعیت پرسنلی
personnel services
U
خدمات پرسنلی
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
assistant chief of staff, g
U
معاونت پرسنلی
service rating
U
طبقه بندی پرسنلی
personnel authorization
U
سطح پرسنلی مجاز
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
personnel authorization
U
جدول پرسنلی مجاز
personnel ceiling
U
سقف استعداد مجاز پرسنلی
profiles
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiling
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profile
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
army personnel system
U
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
profiled
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel center
U
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
authorized strength of theater
U
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
installments
U
قسمت
section
U
قسمت
arm
U
قسمت
batches
U
قسمت
batch
U
قسمت
percentages
U
قسمت
percentage
U
قسمت
ratio
U
قسمت
ratios
U
قسمت
compartment
U
قسمت
piece
U
قسمت
pieces
U
قسمت
instalment
U
قسمت
sections
U
قسمت
instalments
U
قسمت
plank
U
قسمت
compartments
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
internode
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
in part
U
در یک قسمت
head stall
U
قسمت سر
data division
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
caboodle
U
قسمت
feck
U
قسمت
kismet
U
قسمت
snick
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
segments
U
قسمت
segment
U
قسمت
sects
U
قسمت
sect
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
dole
U
قسمت
Corp
U
قسمت
divisions
U
قسمت
division
U
قسمت
departments
U
قسمت
department
U
قسمت
partitions
U
قسمت
agencies
U
قسمت
rashers
U
قسمت
rasher
U
قسمت
unit
U
قسمت
grist
U
قسمت
part
U
قسمت
party
U
قسمت
cantos
U
قسمت
canto
U
قسمت
partition
U
قسمت
portions
U
قسمت
portion
U
قسمت
components
U
قسمت
component
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
detachment
U
قسمت
units
U
قسمت
agency
U
قسمت
detachments
U
قسمت
advance detachment
U
قسمت سرجلودار
administration building
U
قسمت اداری
active installation
U
قسمت فعال
active federal service
U
قسمت کادر
advance point
U
قسمت سر جلودار
advance detachment
U
قسمت پیشرو
discard
U
قسمت وازده
actine
U
قسمت خارجی
initials
U
اولین قسمت
department
U
قسمت شعبه
department
U
قسمت هیئت
initialling
U
اولین قسمت
departments
U
قسمت شعبه
departments
U
قسمت هیئت
initialled
U
اولین قسمت
lot
U
بهره قسمت
advance point
U
قسمت نوک
advance section
U
قسمت جلویی
black body
U
قسمت خطرناک
better part
U
قسمت بیشتر
radicals
U
قسمت اصلی
staff
U
قسمت ستاد
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
component
U
عضو قسمت
initial
U
اولین قسمت
components
U
عضو قسمت
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
advance party
U
قسمت پیشرو
artillery corps
U
قسمت توپخانه
initialed
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
share
U
بهره قسمت
shared
U
بهره قسمت
shares
U
بهره قسمت
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
cable block
U
قسمت کابل
discarded
U
قسمت وازده
foreparts
U
قسمت جلو
proportion
U
سهم قسمت
broadest
U
قسمت پهن
sect
U
قسمت کردن
bands
U
قسمت موزیک
sects
U
قسمت کردن
sapper
U
قسمت حفاری
sapper
U
قسمت مهندسی
forepart
U
قسمت جلو
where
U
درکدام قسمت
seen
U
قسمت سوم see
parcel
U
قسمت گره
branches
U
دایره قسمت
branch
U
دایره قسمت
legs
U
بخش قسمت
proportions
U
سهم قسمت
divides
U
قسمت کردن
divide
U
قسمت کردن
broader
U
قسمت پهن
sappers
U
قسمت حفاری
patrol
U
قسمت گشتی
patrolled
U
قسمت گشتی
patrolling
U
قسمت گشتی
patrols
U
قسمت گشتی
activities
U
قسمت یکان
activity
U
قسمت یکان
discards
U
قسمت وازده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com