Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
block stowage loading
U
بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
operations detachment
U
قسمت مسئول عملیات
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
task element
U
قسمت مامور اجرای عملیات
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
operations research
U
تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
almena
U
جان پناه
[در بلندترین قسمت بام در هنگام عملیات جنگی]
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
rading party
U
قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
air transport operation
U
عملیات ترابری هوایی
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
assault shipping
U
ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
batches
U
قسمت
component
U
قسمت
components
U
قسمت
snick
U
قسمت
departments
U
قسمت
division
U
قسمت
arm
U
قسمت
agencies
U
قسمت
divisions
U
قسمت
partition
U
قسمت
batch
U
قسمت
partitions
U
قسمت
canto
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
rashers
U
قسمت
instalments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
installments
U
قسمت
sections
U
قسمت
cantos
U
قسمت
pieces
U
قسمت
agency
U
قسمت
rasher
U
قسمت
feck
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
grist
U
قسمت
data division
U
قسمت
section
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
piece
U
قسمت
Corp
U
قسمت
ratio
U
قسمت
units
U
قسمت
unit
U
قسمت
plank
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
part
U
قسمت
party
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
internode
U
قسمت
sects
U
قسمت
percentages
U
قسمت
kismet
U
قسمت
compartments
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
dole
U
قسمت
compartment
U
قسمت
ratios
U
قسمت
percentage
U
قسمت
sect
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
segments
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
department
U
قسمت
detachment
U
قسمت
detachments
U
قسمت
portions
U
قسمت
portion
U
قسمت
segment
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
division officer
U
افسر قسمت
divisional officer
U
افسر قسمت
crypto service
U
قسمت رمز
portion
U
سرنوشت قسمت
detail part
U
قسمت مفصل
detail group
U
قسمت بیگاری
portions
U
سرنوشت قسمت
linear portion
U
قسمت خطی
hypoderm
U
قسمت زیرجلد
hilted
U
قسمت عقبی
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
quotient
U
خارج قسمت
channel
U
قسمت عمیق اب
channeled
U
قسمت عمیق اب
installation type
U
نوع قسمت
channeling
U
قسمت عمیق اب
channelled
U
قسمت عمیق اب
channels
U
قسمت عمیق اب
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
head piece
U
قسمت بالا
hauling part
U
قسمت کشنده
engineer division
U
قسمت مهندسی
key facility
U
قسمت مهم
titbit
U
قسمت لذیذغذا
titbits
U
قسمت لذیذغذا
interservice
U
داخل قسمت
intercommand
U
بین قسمت
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
exosphere
U
قسمت خارجی جو
installation property
U
اموال قسمت
installation property
U
دارایی قسمت
quotients
U
خارج قسمت
hauling part
U
قسمت متحرک
seen
U
قسمت سوم see
prelude
U
قسمت مقدماتی
sappers
U
قسمت مهندسی
sappers
U
قسمت حفاری
sapper
U
قسمت مهندسی
advance detachment
U
قسمت پیشرو
sapper
U
قسمت حفاری
sects
U
قسمت کردن
sect
U
قسمت کردن
preludes
U
قسمت مقدماتی
northward
U
قسمت شمالی
patrols
U
قسمت گشتی
patrolling
U
قسمت گشتی
patrolled
U
قسمت گشتی
patrol
U
قسمت گشتی
foot
U
قسمت پایینی
midst
U
قسمت وسط
subsections
U
قسمت فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
forehand
U
قسمت ممتاز
forehands
U
قسمت ممتاز
legs
U
بخش قسمت
broad
U
قسمت پهن
broader
U
قسمت پهن
broadest
U
قسمت پهن
proportion
U
سهم قسمت
proportions
U
سهم قسمت
parcel
U
قسمت گره
parcels
U
قسمت گره
leg
U
بخش قسمت
initials
U
اولین قسمت
foreparts
U
قسمت جلو
forepart
U
قسمت جلو
where
U
درکدام قسمت
initial
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
activities
U
قسمت یکان
activity
U
قسمت یکان
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
artillery corps
U
قسمت توپخانه
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
beginnings
U
قسمت اول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com