English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bleachers U قسمت بدون سقف ورزشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bunkers U قسمت بدون چمن زمین گلف
bunker U قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
showplace U ورزشگاه
showplaces U ورزشگاه
palestra U ورزشگاه
stadium U ورزشگاه
stadia U ورزشگاه
gymnasiums U ورزشگاه
stadiums U ورزشگاه
gymnasium U ورزشگاه
gym U ورزشگاه
palaestra U ورزشگاه
game clock U ساعت ورزشگاه
xystus U ورزشگاه سرپوشیده
field house U ورزشگاه سرپوشیده
clock U ساعت ورزشگاه
clocks U ساعت ورزشگاه
gymkhana U ورزشگاه باشگاه ورزشی
gymkhanas U ورزشگاه باشگاه ورزشی
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
portions U قسمت
unit U قسمت
dole U قسمت
percentages U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
feck U قسمت
head stall U قسمت سر
cantos U قسمت
units U قسمت
batches U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
component U قسمت
sect U قسمت
canto U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
kismet U قسمت
sects U قسمت
rashers U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
compartments U قسمت
Corp U قسمت
internode U قسمت
grist U قسمت
portion U قسمت
compartment U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
in sections U قسمت قسمت
in part U در یک قسمت
rasher U قسمت
percentage U قسمت
segment U قسمت
instalments U قسمت
divisions U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
division U قسمت
departments U قسمت
arm U قسمت
section U قسمت
caboodle U قسمت
piece U قسمت
installments U قسمت
pieces U قسمت
snick U قسمت
data division U قسمت
part U قسمت
instalment U قسمت
sections U قسمت
department U قسمت
components U قسمت
detachment U قسمت
batch U قسمت
plank U قسمت
party U قسمت
detachments U قسمت
partitions U قسمت
partition U قسمت
segments U قسمت
upside U بالاترین قسمت
portions U سرنوشت قسمت
rear party U قسمت عقبه
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialled U اولین قسمت
sale department U قسمت فروش
initialing U اولین قسمت
trichotomous U دارای سه قسمت
women's apartments U قسمت زنانه
key facility U قسمت مهم
initialed U اولین قسمت
proportions U سهم قسمت
proportion U سهم قسمت
broadest U قسمت پهن
initial U اولین قسمت
broad U قسمت پهن
insides U قسمت داخلی
sections U بخش قسمت
inside U قسمت داخلی
service department U قسمت خدمات
intercommand U بین قسمت
running part U قسمت رونده
retraining command U قسمت ندامتگاه
installation property U اموال قسمت
installation property U دارایی قسمت
installation type U نوع قسمت
broader U قسمت پهن
legs U بخش قسمت
portion U سرنوشت قسمت
signal corps U قسمت مخابرات
section U بخش قسمت
whang U قسمت سهم
whack up U قسمت کردن
leg U بخش قسمت
vaward U قسمت جلو
intelligence service U قسمت اطلاعات
reconnaissance party U قسمت شناسایی
titbit U قسمت لذیذغذا
straighter U قسمت مستقیم
channel U قسمت عمیق اب
masses U قسمت عمده
mass U قسمت عمده
subactivity U قسمت جزء
quotient U خارج قسمت
overflow section U قسمت سر ریز سد
sales department U قسمت فروش
operating agency U قسمت اجرایی
northwards U قسمت شمالی
quotients U خارج قسمت
channeled U قسمت عمیق اب
submultiple U خارج قسمت
straightest U قسمت مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com