Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flash to bang time
U
فاصله زمانی بین نور و صدای گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
interval
U
فاصله زمانی
time lag
U
فاصله زمانی
lapsing
U
فاصله زمانی
time interval
U
فاصله زمانی
lapse
U
فاصله زمانی
time lags
U
فاصله زمانی
lapses
U
فاصله زمانی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
distributed lag
U
توزیع فاصله زمانی
time lags
U
فاصله زمانی مرده
time lag
U
فاصله زمانی مرده
visual elevation
U
فاصله مربوط به افت گلوله
shoulders
U
فاصله بین گلوله وباروت
shouldering
U
فاصله بین گلوله وباروت
large spread
U
فاصله گلوله ها راکم کنید
shouldered
U
فاصله بین گلوله وباروت
shoulder
U
فاصله بین گلوله وباروت
burst interval
U
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
keying interval
U
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
train headway
U
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
shell wave
U
صدای زوزه گلوله
lunitidal interval
U
فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
stand off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
relaxation time
U
فاصله زمانی بین از بین بردن اشفتگی و برقراری حالت تعادل
lap turn
U
زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
uptime
U
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
ppm
U
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
onetime
U
یک زمانی
on
<prep.>
U
در
[زمانی]
synchronization
U
هم زمانی
monomial
U
یک زمانی
timeline
U
خط زمانی
time sense
U
حس زمانی
eternity
U
بی زمانی
eternities
U
بی زمانی
temporal
U
زمانی
time limit
U
حد زمانی
simultaneeity
U
هم زمانی
synchrony
U
هم زمانی
time limits
U
حد زمانی
whilom
U
یک زمانی
contemporaneousness
U
هم زمانی
sometime
U
یک زمانی
bullets
U
گلوله
clues
U
گلوله نخ
shots
U
گلوله
ball
U
گلوله
cartridges
U
گلوله
line shot
U
گلوله در خط
globe
U
گلوله
shot
U
گلوله
cartridge
U
گلوله
projectile
U
گلوله
bullet
گلوله
clue
U
گلوله نخ
glomerule
U
گلوله رگ
gunshot
U
گلوله
cannon proof
U
ضد گلوله
round
U
گلوله
roundest
U
گلوله
globes
U
گلوله
fire ball
U
گلوله
pellet
U
گلوله
gunshots
U
گلوله
rounds
U
گلوله ها
shell proof
U
ضد گلوله
bullet-proof
U
ضد گلوله
temporal maze
U
ماز زمانی
temporal sign
U
علامت زمانی
schedules
U
برنامه زمانی
time limit
U
محدودیت زمانی
timetabling
U
برنامه زمانی
time frames
U
چارچوب زمانی
clock paradox
U
پارادکس زمانی
time limits
U
محدوده زمانی
time scale
U
مقیاس زمانی
schedule
U
برنامه زمانی
When I came in
U
زمانی که من تو آمدم
scheduled
U
برنامه زمانی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی
timetabled
U
برنامه زمانی
timetable
U
برنامه زمانی
no longer
U
نه دیگر
[زمانی]
time lags
U
تاخیر زمانی
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
discrete time
U
با گسستگی زمانی
times
U
زمانی موقعی
timeline
U
تسلسل زمانی
timed
U
زمانی موقعی
time limits
U
محدودیت زمانی
time
U
زمانی موقعی
spatiotemporal
U
فضایی و زمانی
flashback
U
وقفه زمانی
flashbacks
U
وقفه زمانی
time pressure
U
فشار زمانی
pressure of time
U
فشار زمانی
timetables
U
برنامه زمانی
time priority
U
تقدم زمانی
time slice
U
برش زمانی
in a short time
U
در اندک زمانی
time study
U
بررسی زمانی
time jitter
U
اختلال زمانی
time flutter
U
اختلال زمانی
time fire
U
تیر زمانی
time estimation
U
براورد زمانی
time error
U
خطای زمانی
time division multiplexing
U
تسهیم زمانی
time priority
U
اولویت زمانی
time table
U
جدول زمانی
time yield
U
تسلیم زمانی
time series
U
سریهای زمانی
time fuse
U
ماسوره زمانی
time preference
U
ارجحیت زمانی
time preference
U
رجحان زمانی
time preference
U
ترجیح زمانی
time path
U
مسیر زمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com