Perdic | miss | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	miss U	از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
	miss U	خطا کردن
	miss U	نداشتن فاقدبودن
	miss U	: دوشیزه
	miss U	از دست رفتن
	miss U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	miss U	سوتی !
	miss U	خطا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to miss the bus [to miss the boat (British English) ] <idiom> U	فرصتی را از دست دادن [اصطلاح]
	miss and out U	مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
	miss out on <idiom> U	ازدست دادن فرصت
	I miss you very much. U	دلم خیلی برایت تنگ شده
	near miss U	فاصله خیلی دور دو هواپیما
	hit and miss <idiom> U	ناخوشآیند ،غیر قراردادی
	miss the boat <idiom> U	ازدست دادن فرصت
	you wont miss so much . <proverb> U	چیز زیادى از دست نمى دهى .
	miss an appointment U	از دست دادن قرار ملاقات
	hit and miss U	گاهی موفق وگاهی مغلوب
	to miss the goal U	گل نکردن [ورزش]
	air miss U	تصادم هوایی دو هواپیما
	to miss the buy U	فرصت را ازدست دادن
	to miss plant U	سبز نشدن
	hit or miss U	برحسب تصادف
	hit or miss U	اتفاقا تصادفا
	school miss U	دخترکم رو یانا ازموده
	to miss a mark U	نشانی را نزدن
	to miss a mark U	خطا کردن
	to miss fire U	در نرفتن از تفنگ
	to miss fire U	کامیاب نشدن
	to miss fire U	نرسیدن
	to miss one's tip U	بمقصود نرسیدن
	to miss the goal U	به گل نزدن [ورزش]
	miss distance scorer U	دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
	to miss a flight [plane] U	پرواز [خود] را از دست دادن
	To miss the bus . To slip up . U	قافیه را باختن
	Give me those old cars any day . I miss those old cars . U	قربان آن اتو مبیل های قدیمی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy