English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
embolectomy U عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scrub U ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed U ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing U ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs U ضد عفونی برای عمل جراحی
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
vasectomies U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
gagging U مانع فراهم کردن برای
gagged U مانع فراهم کردن برای
gags U مانع فراهم کردن برای
gag U مانع فراهم کردن برای
free throw U پرتاب بدون مانع برای یار
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
eyeleteer U الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
valve gear U مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
torque U کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
panatrope U اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
lay up U ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
circuit breaker U سویچی برای قطع جریان
circuit breakers U سویچی برای قطع جریان
predigest U بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
boost rocket U موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
Don't let making a living prevent you from making a life. U اجازه ندهید تلاش برای پول درآوردن مانع زندگی شما شود.
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
conduction U توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conductive U مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
estoppel U اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
powered U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
powering U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fan U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanning U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
check firing U فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
catchpenny U تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
mismatch U ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
surgeries U جراحی
surgery U جراحی
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
surgical U عمل جراحی
raspatory U سوهان جراحی
A surgical operation . U عمل جراحی
psychosurgery U جراحی روانی
postoperative U پس از عمل جراحی
bougie U میل جراحی
surgical U مربوط به جراحی
plastic surgery U جراحی پلاستیک
surgery U اتاق جراحی
surgery U عمل جراحی
surgeries U عمل جراحی
surgical U وابسته به جراحی
surgeries U اتاق جراحی
surgically U از لحاظ جراحی
canula U لوله جراحی
orthopedics U جراحی استخوان
operation U عمل جراحی
forceps U انبر جراحی
surgical instruments U الات جراحی
surgical operation U عمل جراحی
hysterotomy U جراحی رحم
neurosurgery U جراحی اعصاب
the knife U الت جراحی
aciurgy U عمل جراحی
the knife U چاقوی جراحی
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
ablator U الت بریدن در جراحی
abaptistum U اره جراحی مغز
forceps U انبر جراحی انبرک
gouge U اسکنه جراحی بزورستانی
abaptiston U اره جراحی مغز
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
gouged U اسکنه جراحی بزورستانی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
operates U عمل جراحی کردن
operated U عمل جراحی کردن
scalpel U باچاقوی جراحی بریدن
bistoury U چاقوی کوچک جراحی
scalpels U چاقوی کوچک جراحی
rhinoplasty U جراحی پیوندی بینی
scalpel U چاقوی کوچک جراحی
operate U عمل جراحی کردن
scalpels U باچاقوی جراحی بریدن
plastic surgery U جراحی ترمیمی و زیبایی
catheter U میل جراحی بول
inoperable U غیر قابل جراحی
surgeon's knot U گره بخیه جراحی
gouges U اسکنه جراحی بزورستانی
gouging U اسکنه جراحی بزورستانی
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
thoracotomy U عمل جراحی شکافتن جدارسینه
surgical U مربوط به امور پزشکی جراحی
probang U میله گلو پاک کن جراحی
swab U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
swabs U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
osteoplastic U وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
emboly U یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
pneumectomy U عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy U در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
face lifting U جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
psychosurgery U جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
hysterectomize U بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
stitch U بخیه جراحی بخیه زدن
stitched U بخیه جراحی بخیه زدن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
pull-backs U مانع
shackles U مانع
set back U مانع
blocks U مانع
barricaded U مانع
shackling U مانع
in the way U مانع
barricade U مانع
encumbrances U مانع
block U مانع
shackle U مانع
blocked U مانع
massifs U مانع
massif U مانع
shackled U مانع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com