English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fine U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
finest U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
called strick U پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
Other Matches
on drive U ضربه بسمت توپزن
late cut U ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg hit U ضربه بسمت محدوده توپزن
bean U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
beans U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
comebacker U ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
leg before U ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
bunter U توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
batsmen U توپزن
backstop U توپزن
batsman U توپزن
controls U توپزن دقیق
banjo hitter U توپزن ضعیف
control U توپزن دقیق
stonewaller U توپزن تدافعی
batteries U توپزن و توپگیر
controlling U توپزن دقیق
battery U توپزن و توپگیر
balked U خطای توپزن
balk U خطای توپزن
balking U خطای توپزن
balks U خطای توپزن
baulked U خطای توپزن
baulking U خطای توپزن
baulks U خطای توپزن
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
double U توپزن 0001امتیازی فصل
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
counts U تعداد امتیاز توپزن
fine leg U محل پشت سر توپزن
catcher U توپگیر پشت سر توپزن
stump U سوزاندن توپزن کریکت
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
defense U دفاع توپزن از میله ها
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
doubled U توپزن 0001امتیازی فصل
dismiss U سوزاندن توپزن و اخراج او
doubled up U توپزن 0001امتیازی فصل
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
count U تعداد امتیاز توپزن
dismissing U سوزاندن توپزن و اخراج او
counted U تعداد امتیاز توپزن
dismisses U سوزاندن توپزن و اخراج او
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
counting U تعداد امتیاز توپزن
ground U محل ایستادن توپزن
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
handle the ball U دست زدن توپزن به توپ
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
down U میله افتاده واخراج توپزن
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
ball U توپ دور از دسترس توپزن
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
out of one's ground U تجاوز توپزن از محل ایستادن
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
silliest U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
dig in U جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
skittle U سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
coacher U یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
silly U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
sillier U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
inswinger U توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
leg glance U ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
leg break U بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg before wicket U حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
long on U موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
off spin U چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
innings U نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
coacher U مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
designated hitter U بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
out- U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
leg bye U امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
outed U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
bumpers U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
sectors U منطقه
blocks U منطقه
sector U منطقه
local <adj.> U منطقه ای
blocked U منطقه
separation zone U منطقه حد
block U منطقه
districts U منطقه
district U منطقه
region U منطقه
regions U منطقه
belts U منطقه
locale U منطقه
locales U منطقه
regional <adj.> U منطقه ای
shingles U منطقه
belt U منطقه
territory U منطقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com