Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
draco
U
صورت فلکی اژدها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constellate
U
بشکل صورت فلکی درامدن جزء منظومه فلکی شدن
constellation
U
صورت فلکی
constellations
U
صورت فلکی
celestial body
U
صورت فلکی
asterism
U
صورت فلکی
argo
U
صورت فلکی سفینه
serpent
U
صورت فلکی حیه
sagittarius
U
صورت فلکی قوس
constellation
U
هیئت صورت فلکی
constellations
U
هیئت صورت فلکی
serpents
U
صورت فلکی حیه
lyra
U
صورت فلکی "بربط "
lupus
U
صورت فلکی " گرگ " یا" سرحان "
lynx
U
وشق صورت فلکی شمالی
flying fish
U
صورت فلکی ماهی پرنده
flying fishes
U
صورت فلکی ماهی پرنده
sirius
U
صورت فلکی شعرای یمانی
lynxes
U
وشق صورت فلکی شمالی
Cup
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
Crater
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
constellatory
U
وابسته بصورت اسمانی-مانند صورت فلکی
leo
U
برج اسد که پنجمین صورت فلکی منطقه البروج است
circumpolar constellation
U
صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
pythons
U
اژدها
dragons
U
اژدها
dragon
U
اژدها
draco
U
اژدها
draconis
U
اژدها
python
U
اژدها
alpha draconis
U
الفا- اژدها ثعبان
dragons
U
اژدها موشک دراگون
dragon
U
اژدها موشک دراگون
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
celestial
U
فلکی
firmamental
U
فلکی
celestial body
U
صور فلکی
astro
U
نجومی فلکی
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
astrodome
U
نیم کره فلکی
celestial navigation
U
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
andromeda
U
منظومه فلکی مراه المسلسله
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
dragon sumak
U
طرح سومک اژدهایی
[این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
dragon design
U
طرح اژدها
[در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
filed
U
صورت
coat card
U
صورت
physiognomy
U
صورت
rolled
U
صورت
file
U
صورت
conformational isomers
U
هم صورت
conformer
U
هم صورت
roster
U
صورت
visages
U
رو صورت
figure
U
صورت
figures
U
صورت
mazard
U
صورت
statement
U
صورت
rosters
U
صورت
visage
U
رو صورت
invoicing
U
صورت
freckle
U
لک صورت
circumstantially
U
در صورت
physiognomies
U
صورت
invoice
U
صورت
invoiced
U
صورت
image
U
صورت
invoices
U
صورت
listing
U
صورت
medals
U
صورت
listings
U
صورت
medal
U
صورت
effigies
U
صورت
facies
U
صورت
version
U
صورت
figuring
U
صورت
images
U
صورت
versions
U
صورت
form
U
صورت
constellation
U
صورت
statements
U
صورت
forms
U
صورت
kalendar
U
صورت
constellations
U
صورت
phase
U
صورت
phased
U
صورت
formed
U
صورت
phases
U
صورت
hues
U
صورت
hue
U
صورت
list
U
صورت
providing
U
در صورت
roll
U
صورت
rolls
U
صورت
effigy
U
صورت
face
U
صورت
faces
U
صورت
shape
U
صورت
slipped
U
صورت
shapes
U
صورت
slips
U
صورت
slip
U
صورت
programme of work
U
صورت کارها
sales check
U
صورت فروش
canonical form
U
صورت متعارفی
actualise
[British]
U
صورت دادن
at that rate
U
در این صورت
serial
U
و به صورت سری
face cream
U
کرم صورت
at any rate
U
درهر صورت
inventory
U
صورت کالا
processionize
U
صورت مجلس
sentential form
U
صورت جملهای
faceless
U
بدون صورت
face powders
U
پودر صورت
unfigured
U
بی صورت ساده
standard form
U
صورت متعارف
stop list
U
صورت متخلفین
bill of sale
U
صورت فروش
serials
U
و به صورت سری
bill of quantities
U
صورت مقداری
bill of material
U
صورت قطعات
bill of exceptions
U
صورت استثنائات
bill of goods
U
صورت کالا
veiling
U
تور صورت
transfiguration
U
تبدیل صورت
to take an inventory of
U
صورت دارایی
formulation
U
صورت بندی
breadboard
U
می صورت گیرد
BS
U
صورت فروش
face powder
U
پودر صورت
powders
U
پودر صورت
white face
U
جانورسفید صورت
waveform
U
به صورت موج
powdering
U
پودر صورت
powder
U
پودر صورت
sick list
U
صورت بیماران
similitude
U
شباهت صورت
the brush
U
صورت گری
bills of fare
U
صورت غذا
if possible
U
در صورت امکان
if need be
U
در صورت بایست
if necessary
U
در صورت لزوم
court card
U
صورت :شاه
accomplishing
U
صورت گرفتن
accomplishes
U
صورت گرفتن
burble
U
جوش صورت
burbled
U
جوش صورت
minutes
U
صورت جلسه
if possible
U
در صورت توانایی
portraiture
U
نقاشی از صورت
impanel
U
در صورت نوشتن
schedule
U
صورت فهرست
scheduled
U
صورت فهرست
schedules
U
صورت فهرست
minute
U
صورت جلسه
imbody
U
صورت خارجی
if so
U
در صورت مثبت
burbles
U
جوش صورت
burbling
U
جوش صورت
incarnation
U
صورت خارجی
externallze
U
صورت فاهردادن
decrepitation
U
صورت نمکی
erythema
U
گل انداختن صورت
reorganization
U
صورت جدید
isolate
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
isolating
U
به صورت الکتریکی
enumeration
U
صورت ریز
f.artery
U
شریان صورت
face card
U
ورق صورت
incarnations
U
صورت خارجی
forgeries
U
صورت سازی
forgery
U
صورت سازی
transformation
U
تبدیل صورت
accomplish
U
صورت گرفتن
inventory
U
صورت اموال
free list
U
صورت مجانی ها
carte
U
صورت غذا
difference tone
U
صورت افتراقی
bill of fare
U
صورت غذا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com