English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach line U خط تقرب به باند
approach route U مسیر تقرب به باند
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
line of approach U راه تقرب به دشمن
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
formulation U صورت بندی
formation U صورت بندی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
disposition U صورت بندی مرکب
skirmisher U صورت بندی زنجیری
packing list U صورت بسته بندی
haul out U خارج شدن از صورت بندی
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
routinely U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
formation U سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
tactical formation U یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
approachability U قابلیت تقرب
accesses U تقرب به خدا
accessing U تقرب به خدا
accessed U تقرب به خدا
approach lane U مسیر تقرب
landing approach U مسیر تقرب
access U تقرب به خدا
to gain a ccess U تقرب جستن
approach clearance U اجازه تقرب
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
approach time U زمان تقرب هواپیما
initial approach U مسیر تقرب اصلی
he gained access to the king U بشاه تقرب جست
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
attitude indicator U دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
rolls U صورت
statements U صورت
providing U در صورت
phase U صورت
invoicing U صورت
phased U صورت
phases U صورت
hues U صورت
hue U صورت
conformer U هم صورت
conformational isomers U هم صورت
constellations U صورت
circumstantially U در صورت
figure U صورت
mazard U صورت
figuring U صورت
listing U صورت
listings U صورت
invoice U صورت
figures U صورت
medals U صورت
constellation U صورت
invoiced U صورت
effigy U صورت
forms U صورت
roster U صورت
rosters U صورت
formed U صورت
form U صورت
medal U صورت
effigies U صورت
statement U صورت
invoices U صورت
coat card U صورت
roll U صورت
physiognomies U صورت
filed U صورت
image U صورت
images U صورت
file U صورت
slip U صورت
slips U صورت
slipped U صورت
kalendar U صورت
version U صورت
freckle U لک صورت
versions U صورت
list U صورت
physiognomy U صورت
visage U رو صورت
facies U صورت
rolled U صورت
shape U صورت
visages U رو صورت
shapes U صورت
face U صورت
faces U صورت
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
statement U صورت وضعیت
anyhow U در هر صورت بهرجهت
serials U و به صورت سری
statement U صورت حساب
facet U صورت کوچک
formalism U صورت گرایی
outward show U صورت فاهر
processionize U صورت مجلس
programme of work U صورت کارها
facial U مربوط به صورت
form U صورت دیس
plural U صورت جمع
schedule U صورت فهرست
on the Q.T. <idiom> U به صورت سری
record U صورت مذاکرات
statements U صورت وضعیت
statements U صورت حساب
facets U صورت کوچک
proces verbal U صورت مجلس
asterism U صورت فلکی
crackling U صورت نمکی
outside appearance U صورت فاهر
At any rate . In any case . Anyway . U درهر صورت
greasepaint U صورت گرتماشاخانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com