English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arm chair U صندلی دسته دار
elbow chair U صندلی دسته دار
armchair U صندلی دسته دار
armchairs U صندلی دسته دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
elbow U دسته صندلی
elbowed U دسته صندلی
elbows U دسته صندلی
club chair U صندلی دسته دار بزرگ
love seat U صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
arm U دسته صندلی
Other Matches
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
places U صندلی
seated U صندلی
stall U صندلی
chairs U صندلی
stalling U صندلی
box seat U صندلی لژ
placing U صندلی
place U صندلی
footstools U صندلی
footstool U صندلی
chaired U صندلی
seat U صندلی
santalaceous U صندلی
seats U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
chairing U صندلی
chair U صندلی
arm chair U صندلی راحتی
camp chair U صندلی تاشونده
tiers U ردیف صندلی
boatswain's chair U صندلی نقاله
armrest U دستهء صندلی
armchairs U صندلی راحتی
an odd chair U صندلی تکی
tier U ردیف صندلی
choir-stall U صندلی بلند
office chair U صندلی اداری
shooting sticks U صندلی عصایی
shooting stick U صندلی عصایی
pushchairs U صندلی چرخدار
pushchair U صندلی چرخدار
deckchairs U صندلی تاشو
deckchair U صندلی تاشو
carrycots U صندلی کودک
carrycot U صندلی کودک
armchair U صندلی راحتی
morris chair U صندلی راحتی
adjustable seat صندلی متحرک
he nestles in the chair U در صندلی غنوده
folding seat U صندلی تاشو
parliamentary seat U صندلی مجلسی
rocking chair U صندلی گهوارهای
rocking chairs U صندلی گهوارهای
drive's seat U صندلی راننده
rockers U صندلی گهوارهای
swivel chair U صندلی چرخان
easy chairs U صندلی راحت
rocker U صندلی گهوارهای
hot seat U صندلی برقی
easy chair U صندلی راحت
bucket seat U صندلی یکنفری
sitting U نشیمن صندلی
sittings U نشیمن صندلی
hot seat U صندلی الکتریکی
antimacassars U رویهء صندلی
antimacassar U رویهء صندلی
bucket seats U صندلی یکنفری
trooped U دسته دسته شدن
sorts U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
windrow U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
in detail U مفصلا دسته دسته
assort U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
sort U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
group U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
regiments U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
classify U دسته دسته کردن
dossal U پشتی صندلی وغیره
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
caner U بافنده صندلی حصیری
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
wheelchair U صندلی چرخ دار
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
office swivel chair U صندلی گردان اداری
curule chair U صندلی عاج نشان
garden seat U صندلی یانیمکت باغبانی
ejector seat U صندلی پران [هواپیمایی]
cat nap U چرت روی صندلی
cat sleep U چرت روی صندلی
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
deck chair U صندلی حصیری تاشو
dossel U پشتی صندلی وغیره
seat-belt U کمربند صندلی هواپیما
seat belt U کمربند صندلی هواپیما
back seat U صندلی عقب اتومبیل
tuffet U صندلی یانشیمن کوتاه
reseats U صندلی جدید دادن
reseating U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
reseat U صندلی جدید دادن
baby carriages U صندلی چرخدار بچه
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
twisboat chair U قایق- صندلی تابدار
woolsack U کرسی یا صندلی دادگاه
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
wheel chair U صندلی چرخ دار
shooting sticks U صندلی جمعشو و متحرک
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
wheelchairs U صندلی چرخ دار
shooting stick U صندلی جمعشو و متحرک
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
splat U میله تزئینی پشت صندلی
castors U چرخ زیر صندلی یامیز
windsor chair U صندلی دارای پشتی منحنی
castor U چرخ زیر صندلی یامیز
casters U چرخ زیر صندلی یامیز
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
caster U چرخ زیر صندلی یامیز
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
arm U اسلحه دستهء صندلی یا مبل
benchstool U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
backless bench U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
choir-stall U [صندلی های مبلی گروه کر]
Keep a free(an empty)seat for me. U یک صندلی خالی برایم نگاهدار
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
sedilia U یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
stool U کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
Have a seat, please! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
high chair U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
high chairs U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
Is this seat taken? U آیا این صندلی گرفته شده است؟
night stool U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
barrel chair U صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
The stage was bare but for [save for] a couple of chairs. U صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
gradin U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
ferris wheel U گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
gradine U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
musical chairs U نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
hosted U دسته
ilk U دسته
hosting U دسته
stemmed U دسته
stems U دسته
fagot U دسته
stemming U دسته
pitman U دسته
passel U دسته
nosegay U دسته گل
category U دسته
hosts U دسته
faggots U دسته
host U دسته
cluster bombs U دسته
handle U دسته
cluster bomb U دسته
assortment U دسته
cluster U دسته
clusters U دسته
skein U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com