English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
urbanity U شهر نشینی شهر سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
withdrawal U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
backpedal U عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
withdrawals U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
variable recoil U سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
wakes U شب نشینی
recoil U پی نشینی
recoiling U پی نشینی
waked U شب نشینی
adsorption U رو نشینی
precipitation U ته نشینی
illuviation U ته نشینی
nightlife U شب نشینی
sedinentation U ته نشینی
recoils U پی نشینی
sedimentation U ته نشینی
wake U شب نشینی
retrocedence U پس نشینی
soirees U شب نشینی
soiree U شب نشینی
evening party U شب نشینی
deposit U ته نشینی
an eveing party U شب نشینی
recoiled U پی نشینی
settling U ته نشینی
sedimentation U ته نشینی
deposits U ته نشینی
sedimentary U ته نشینی
subsidence U ته نشینی
soirTes U شب نشینی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
settlements U ته نشینی مسکن
settlement U ته نشینی مسکن
electrostatic procipitation U ته نشینی الکترواستاتیک
retrocession U عقب نشینی
sanctuaries U حق بست نشینی
sanctuary U حق بست نشینی
urbanism U شهر نشینی
to burn the midnight oil شب نشینی کردن
retreat U عقب نشینی
break ground U عقب نشینی
tenantry U اجاره نشینی
retreated U عقب نشینی
to burn the midnighoil U شب نشینی کردن
retreating U عقب نشینی
retreats U عقب نشینی
hypostatic U ناشی از ته نشینی
hutment U کلبه نشینی
ruralize U ده نشینی کردن
recesses U عقب نشینی
recess U عقب نشینی
sedimentation pond U حوضچه ته نشینی
suburbia U حومه نشینی
solitariness U گوشه نشینی
recoils U عقب نشینی
recoiling U عقب نشینی
sequestered life U گوشه نشینی
recoiled U عقب نشینی
fallback U عقب نشینی
recoil U عقب نشینی
nomadism U کوچ نشینی
eremitic life U گوشه نشینی
cotenancy U هم اجاره نشینی
eremitism U گوشه نشینی
reclvsion U گوشه نشینی
line of retreat U خط عقب نشینی
katabasis U عقب نشینی
urbanization U شهر نشینی
silting U رسوب ته نشینی
seclusion U گوشه نشینی
retrocedence U عقب نشینی
retreating U عقب نشینی کردن
retreat U عقب نشینی کردن
forced withrawal U عقب نشینی اجباری
to fall back U عقب نشینی کردن
backblast U موج عقب نشینی
to sound the retreat U شیپورعقب نشینی زدن
rocket propulsion U فشارعقب نشینی موشک
To retreat. To withdraw. U عقب نشینی کردن
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
to give ground U عقب نشینی کردن
to lose ground U عقب نشینی کردن
retreats U عقب نشینی کردن
scuttle U عقب نشینی روزنه
backblast U شعله عقب نشینی
give ground <idiom> U عقب نشینی کردن
urbanist U وابسته بشهر نشینی
colonial U معماری کوچ نشینی
back pressure U فشار عقب نشینی
scuttled U عقب نشینی روزنه
pull away U عقب نشینی کردن
scuttling U عقب نشینی روزنه
recoil mechanism U دستگاه عقب نشینی
retreated U عقب نشینی کردن
recoil mechanism U مکانیسم عقب نشینی
ebb current U عقب نشینی اب دریا
scuttles U عقب نشینی روزنه
urbanistic U وابسته بشهر نشینی
to beat a retreat U کوس عقب نشینی
withdraws U عقب نشینی کردن
blowback U عقب نشینی خودکار
blowback U ضربه عقب نشینی
short recoil U عقب نشینی کوتاه
setback U فشار عقب نشینی
retirement U عقب نشینی اختیاری
sedimentation analysis U تجزیه بروش ته نشینی
long recoil U عقب نشینی طولانی
withdraw U عقب نشینی کردن
to beat a retreat U عقب نشینی کردن
sinks U ته نشینی حفره یاگودال
sink U ته نشینی حفره یاگودال
setbacks U فشار عقب نشینی
subornation U زیر پا نشینی اغواء
companionship U مصاحبت پهلو نشینی
recoil pit U چاله عقب نشینی لوله
retreating U عقب نشینی اجباری بازگشتن
recoils U عقب نشینی کردن توپ
recoiling U عقب نشینی کردن توپ
retreats U عقب نشینی کناره گیری
alluvial U ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
recoiled U عقب نشینی کردن توپ
a white collar job U کار پشت میز نشینی
variable slide U طول عقب نشینی متغیر
counter recoil U برگشتن لوله پس از عقب نشینی
crawfish U ازموضعی عقب نشینی کردن
hightail U باسرعت عقب نشینی کردن
hermitic U وابسته بگوشه نشینی زهدامیز
cloister U صومعه گوشه نشینی کردن
cloisters U صومعه گوشه نشینی کردن
long recoil U طول عقب نشینی زیاد
recoilless rifle U تفنگ بدون عقب نشینی
recoil system U سیستم عقب نشینی توپ
retreats U عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreating U عقب نشینی کناره گیری
to have a knock back U عقب نشینی کردن [در موقعیتی]
straddled U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddles U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
obmutescence U خاموش نشینی سکوت عمدی
breakdowns U ته نشینی مواد معلق دردوغاب
breakdown U ته نشینی مواد معلق دردوغاب
to sound the retire U شیپور عقب نشینی زدن
to sound a retreat U شیپور عقب نشینی زدن
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
setbacks U نیروی عقب نشینی توپ
retreat U عقب نشینی کناره گیری
straddle U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
retreated U عقب نشینی کناره گیری
retreat U عقب نشینی اجباری بازگشتن
insula U دستگاه عمارت اجاره نشینی
retreated U عقب نشینی اجباری بازگشتن
setback U نیروی عقب نشینی توپ
recoil operated U مجهز به دستگاه عقب نشینی
recoil U عقب نشینی کردن توپ
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
back pressure U فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
blenches U جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
retire U عقب نشینی کردن به دلخواه بازنشسته شدن
retires U عقب نشینی کردن به دلخواه بازنشسته شدن
blench U جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
blenched U جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
blenching U جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
The army had to retreat from the battlefield. U ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
recoil operated U مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
To draw in ones houns . Toback down . To retreat. U ماست ها را کیسه کردن ( عقب نشینی از روی ترس )
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
beauty is in the eyes of the beholder <proverb> U اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
choke ring U رینگ مانع فرار گاز در تفنگهای بدون عقب نشینی
inclusus U گوشه نشینی که در غاریا کلبهای می نشست ودرجهانیان رابروی خود می بست
disengagement U جدا شدن ازدشمن عقب نشینی اختیاری قطع تماس با دشمن
shoot the duck U حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
gunner's rule U روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com