Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
retire
U
کناره گیری کردن
retire
U
استراحتگاه استراحت کردن
retire
U
بازنشسته کردن یا شدن
retire
U
پس رفتن
retire
U
عقب رفتن
retire
U
عقب نشینی کردن به دلخواه بازنشسته شدن
retire
U
کناررفتن از مسابقه
retire
U
کناررفتن از دور مسابقه کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to retire from politics
U
از سیاست بازنشسته شدن
to retire from
[to]
a place
U
از
[به]
جایی کناره گیری کردن
[یا منزوی شدن]
to sound the retire
U
شیپور عقب نشینی زدن
to retire in to oneself
U
از جامعه کناره گیری کردن
to retire in to oneself
U
معاشر نبودن
to retire to bed
U
استراحت کردن
to retire to bed
U
خوابیدن
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com