Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blush
U
شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushed
U
شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushes
U
شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
blushing
U
شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acnerosacea
U
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
bashes
U
خجلت
shame
U
خجلت
bashing
U
خجلت
shaming
U
خجلت
shames
U
خجلت
bash
U
خجلت
bashed
U
خجلت
shamed
U
خجلت
mortification
U
رنج خجلت
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
abash
U
شرمنده کردن
shamed
U
شرمنده کردن
shame
U
شرمنده کردن
shaming
U
شرمنده کردن
shames
U
شرمنده کردن
ashamed
U
سرافکنده شرمنده
rubicund
U
سرخی رخ رو
peachiness
U
سرخی
rosiness
U
سرخی
rosacean
U
گل سرخی
rubicundity
U
سرخی
ruddiness
U
سرخی
redness
U
سرخی
high colour
U
سرخی
red ness
U
سرخی
rose red
U
گل سرخی
to shame somebody
U
کسی را شرمنده کردن
to bring shame upon somebody
U
کسی را شرمنده کردن
bashed
U
شرمنده شدن ترسیدن
iam a of such conduct
U
از این رفتار شرمنده ام
bashing
U
شرمنده شدن ترسیدن
bash
U
شرمنده شدن ترسیدن
bashes
U
شرمنده شدن ترسیدن
to put somebody to shame
U
کسی را شرمنده کردن
merry dances
U
سرخی شفق
hangdog
U
ادم خبیث شرمنده وترسو
crepuscle
U
سرخی بامداد یا شامگاه
crepuscule
U
سرخی بامداد یا شامگاه
aurora
U
سرخی شفق اغاز
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
listing
U
صورت
face
U
صورت
effigies
U
صورت
roster
U
صورت
rosters
U
صورت
faces
U
صورت
slips
U
صورت
coat card
U
صورت
rolls
U
صورت
medals
U
صورت
phase
U
صورت
medal
U
صورت
form
U
صورت
rolled
U
صورت
phased
U
صورت
forms
U
صورت
listings
U
صورت
formed
U
صورت
roll
U
صورت
phases
U
صورت
hue
U
صورت
physiognomies
U
صورت
filed
U
صورت
figures
U
صورت
statements
U
صورت
shape
U
صورت
physiognomy
U
صورت
file
U
صورت
statement
U
صورت
figure
U
صورت
list
U
صورت
visage
U
رو صورت
hues
U
صورت
shapes
U
صورت
images
U
صورت
freckle
U
لک صورت
image
U
صورت
kalendar
U
صورت
providing
U
در صورت
visages
U
رو صورت
constellations
U
صورت
figuring
U
صورت
slip
U
صورت
conformational isomers
U
هم صورت
conformer
U
هم صورت
version
U
صورت
versions
U
صورت
facies
U
صورت
constellation
U
صورت
invoice
U
صورت
slipped
U
صورت
circumstantially
U
در صورت
mazard
U
صورت
invoicing
U
صورت
invoices
U
صورت
invoiced
U
صورت
effigy
U
صورت
formation
U
صورت بندی
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
At any rate . In any case . Anyway .
U
درهر صورت
form
U
صورت دیس
It didnt come off. It didnt take place.
U
صورت نگرفت
crackling
U
صورت نمکی
long robe
U
صورت کشیده
greasepaint
U
صورت گرتماشاخانه
serials
U
و به صورت سری
serial
U
و به صورت سری
powders
U
پودر صورت
powdering
U
پودر صورت
powder
U
پودر صورت
matricula
U
صورت اعضا
the bill
U
صورت حساب
forms
U
صورت دیس
list of promotiona
U
صورت ترفیعات
formed
U
صورت دیس
facets
U
صورت کوچک
facet
U
صورت کوچک
on the Q.T.
<idiom>
U
به صورت سری
statements
U
صورت وضعیت
plural
U
صورت جمع
anyhow
U
در هر صورت بهرجهت
a face-pack
U
ماسک صورت
schedule
U
صورت فهرست
scheduled
U
صورت فهرست
schedules
U
صورت فهرست
minute
U
صورت جلسه
stop list
U
صورت متخلفین
standard form
U
صورت متعارف
minutes
U
صورت جلسه
pictogram
U
صورت نگاشت
similitude
U
شباهت صورت
accomplish
U
صورت گرفتن
accomplishes
U
صورت گرفتن
to put in to shape
U
سر و صورت دادن
portraiture
U
نقاشی از صورت
semblance
U
صورت فاهر
bill of fare
U
صورت غذا
bills of fare
U
صورت غذا
the brush
U
صورت گری
outward show
U
صورت فاهر
accomplishing
U
صورت گرفتن
pictograph
U
صورت نگاره
pictography
U
صورت نگاری
sentential form
U
صورت جملهای
processionize
U
صورت مجلس
sales check
U
صورت فروش
programme of work
U
صورت کارها
inventory
U
صورت کالا
inventory
U
صورت اموال
isolating
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
isolate
U
به صورت الکتریکی
proces verbal
U
صورت مجلس
transformation
U
تبدیل صورت
sick list
U
صورت بیماران
primordial image
U
صورت ازلی
burble
U
جوش صورت
burbled
U
جوش صورت
burbles
U
جوش صورت
burbling
U
جوش صورت
incarnations
U
صورت خارجی
forgeries
U
صورت سازی
forgery
U
صورت سازی
reorganization
U
صورت جدید
apparitions
U
صورت وهمی
formulation
U
صورت بندی
normalized form
U
صورت هنجار
waveform
U
به صورت موج
numerator
U
صورت کسر
incarnation
U
صورت خارجی
archetype
U
صورت ازلی
white face
U
جانورسفید صورت
normal form
U
صورت هنجار
apparition
U
صورت وهمی
face cream
U
کرم صورت
faceless
U
بدون صورت
face powders
U
پودر صورت
face powder
U
پودر صورت
nomenelature
U
صورت اسامی
nominal list
U
صورت اسامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com