English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
bailer U سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
slots U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
penny in the slot U سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
correction for attenuation U اصلاح برای کاهش
thinner U حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
compacting U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacts U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacted U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
ashkenazim U قراردارد
acoustic U فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
hack U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacks U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacked U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
inference U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
inferences U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
macromere U سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
teethridge U برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
compression U روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
weld bead U تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
bedsore U زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
putting greens U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
putting green U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
under lease U وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
text U کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
texts U کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
decreases U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased U کاهش یافتن کم شدن کاهش
porousness U پر سوراخی
porosity U پر سوراخی
PCMCIA U سوراخی
culver-house U [سوراخی در کبوترخانه]
to stuff up a hole U سوراخی را گرفتن
a breach in the fence U سوراخی در حصار
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
to plug U سوراخی را گرفتن [ بستن]
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
wait state U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
tampon U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampons U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
pinhole U سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
decrease U کاهش دادن کاهش
decreased U کاهش دادن کاهش
decreases U کاهش دادن کاهش
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holes U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holing U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holed U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
hole U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
female U سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
okuns law U براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
shorter U کمتر
lesser U کمتر
less than U کمتر از
shortest U کمتر
less U کمتر
short U کمتر
minus U کمتر
in a less degree U کمتر
much less U کمتر
infrequently U کمتر
Lt U کمتر از
minor U کمتر
acid reduction U کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
sub- U در معنای کمتر
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
low price U قیمت کمتر
minorities U بخش کمتر
inside of a week U در یک هفته کمتر
cut back <idiom> U استفاده کمتر
inside of a week U کمتر از یک هفته
minority U بخش کمتر
he would not accept less U دو روز کمتر
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
less than container load U کمتر از فرفیت کانتینر
hypotrophy U رشد کمتر ازمعمول
below par U کمتر از بهای اسمی
le U to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
below par U کمتر از ارزش اسمی
under U پایین تراز کمتر از
ammo minus U مهمات کمتر از نصف
under- U پایین تراز کمتر از
short-changed U کمتر پول دادن
strokes U راندن کمتر از فرفیت
stroking U راندن کمتر از فرفیت
stroked U راندن کمتر از فرفیت
short-changing U کمتر پول دادن
stroke U راندن کمتر از فرفیت
underprice U قیمت کمتر از رقیب
short-change U کمتر پول دادن
short-changes U کمتر پول دادن
underexpose U کمتر از حد لزوم در معرض
underquote U کمتر مظنه دادن
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
shoat U خوک کمتر از یک سال
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
reduced charge U خرج کمتر یا پایین تر توپ
lessen U کمتر کردن تقلیل دادن
lessened U کمتر شدن تخفیف یافتن
infant U بچه کمتر ازهفت سال
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
infants U بچه کمتر ازهفت سال
he is well preserved U کمتر نشان پیری در او پیداست
lessens U کمتر کردن تقلیل دادن
lessens U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessen U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening U کمتر کردن تقلیل دادن
weanling U کره اسب کمتر از یک سال
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
lessening U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessened U کمتر کردن تقلیل دادن
triplex U سه قسمتی
triploidy U سه قسمتی
portion U قسمتی
portions U قسمتی
partite U قسمتی
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
low speed communications U ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
undervaluation U تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
undersexed U دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
undervaluing U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
underlet U کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
undervalues U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undercool U خیلی کمتر از میزان لازم سردکردن
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
fasts U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fastest U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasted U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fast U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
multipass overlap U بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
eagle U زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
eagles U زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
factorial U حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
undermanned U دارای نفرات کمتر از میزان لازم
legs U قسمتی از مسابقه
triploid U سه قسمتی سه بخشی
double cloister U راهرو دو قسمتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com