Perdic | ساخت شبکهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	formatio reticularis U	ساخت شبکهای
	reticular formation U	ساخت شبکهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	aras U	system reticularactivating ascendingدستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
	ascending reticular activating system U	دستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
Other Matches

	work in progress U	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
	work in process U	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
	Visual Basic U	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
	os/ U	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
	lattice bridge U	پل شبکهای
	lacy U	شبکهای
	grillage foundation U	پی شبکهای
	retiary U	شبکهای
	reticular U	شبکهای
	grids U	سیخ شبکهای
	interstitial U	درون شبکهای
	network structure U	ساختار شبکهای
	grid U	سیخ شبکهای
	grill U	سیخ شبکهای
	grid chart U	نمودار شبکهای
	plexiform U	شبکهای شبیه رگ
	grilling U	سیخ شبکهای
	grills U	سیخ شبکهای
	reticular membrane U	غشاء شبکهای
	cellular structure U	ساختار شبکهای
	interstitial atom U	اتم درون شبکهای
	centralized network configuration U	ساختار شبکهای متمرکز
	interstitial compound U	ترکیب درون شبکهای
	interstitial hydride U	هیدرید درون شبکهای
	parallel trussed girder U	تیر شبکهای موازی
	raster display U	صفحه نمایش شبکهای
	raster image processor U	پردازشگر تصویر شبکهای
	reticular activating system U	دستگاه فعال ساز شبکهای
	character map U	شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
	grillage U	شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
	despotic network U	شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
	reticulum U	شیردان جانور نشخوار کننده ساختمان شبکهای
	accross the slope system U	شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
	local area network U	شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
	decentralized computer network U	شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
	lan U	شبکهای که ترمینالها و قط عات مختلف آن در فاصله کمی از هم قرار دارند.
	star network topology U	شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
	OCE U	مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
	synchronous U	شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
	grillage U	شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
	campus network U	شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
	distribute U	شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
	capacitor intel filter U	شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
	distributes U	شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
	opened U	مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
	opens U	مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
	hierarchical communications system U	روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
	open U	مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
	distributing U	شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
	isochronous network U	شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
	gert U	technique review &evaluation graphicalروشی برای فرموله کردن وارزیابی سیستمها با استفاده از یک مشی شبکهای
	wide area network U	شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
	platforms U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	platform U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	hierarchical communications system U	شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
	multidrop circuit U	شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	asynchronous U	کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
	collision detection U	پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
	compositions U	ساخت
	formed U	ساخت
	make up U	ساخت
	generations U	ساخت
	generation U	ساخت
	constructions U	ساخت
	invenit U	ساخت
	substandard U	بد ساخت
	construction U	ساخت
	manufacturing U	ساخت
	manufactory U	ساخت
	habitus U	ساخت
	composition U	ساخت
	forms U	ساخت
	form U	ساخت
	making U	ساخت
	make-up U	ساخت
	manufactures U	ساخت
	conformation U	ساخت
	fecit U	ساخت
	syntheses U	ساخت
	structures U	ساخت
	designs U	ساخت
	performance U	ساخت
	structuring U	ساخت
	formation U	ساخت
	manufactured U	ساخت
	workmanship U	ساخت
	texture U	ساخت
	textures U	ساخت
	built U	ساخت
	design U	ساخت
	synthesis U	ساخت
	structure U	ساخت
	performances U	ساخت
	fabrication U	ساخت
	unstructured U	بی ساخت
	manufacture U	ساخت
	carriers U	پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
	carrier U	پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
	class structure U	ساخت طبقاتی
	structured U	ساخت یافته
	simple structure U	ساخت ساده
	field strcture U	ساخت میدانی
	confections U	ترکیب ساخت
	forbade U	نا مقدور ساخت
	workmanship U	کار ساخت
	social strcture U	ساخت اجتماعی
	family structure U	ساخت خانواده
	structured U	دارای ساخت
	static structure U	ساخت ایستا
	data structure U	ساخت داده ها
	dynamic structure U	ساخت پویا
	covinous U	ساخت وپاختی
	covin U	ساخت وپاخت
	control structure U	ساخت کنترل
	agro industry U	کشت و ساخت
	deep structure U	ژرف ساخت
	factory order U	سفارش ساخت
	file structure U	ساخت پرونده
	group structure U	ساخت گروهی
	manufacturing cost U	هزینه ساخت
	manufacturing process U	فرایند ساخت
	manufacturing process U	پویش ساخت
	market structure U	ساخت بازار
	prototyping U	ساخت یک نمونه
	mental structure U	ساخت ذهنی
	new built U	تازه ساخت
	new buit U	تازه ساخت
	newmade U	تازه ساخت
	program structure U	ساخت برنامه
	perceptual structure U	ساخت ادراکی
	personality structure U	ساخت شخصیت
	phrase structure U	با ساخت عبارتی
	population structure U	ساخت جمعیت
	power structure U	ساخت قدرت
	production process U	روند ساخت
	manufacture process U	فراگرد ساخت
	home made U	ساخت داخلی
	home made U	ساخت بومی
	homemade U	ساخت میهن
	structuring U	ساختار ساخت
	infra structure U	زیر ساخت
	production time U	زمان ساخت
	structures U	ساختار ساخت
	latent structure U	ساخت نهفته
	machine made U	ساخت ماشین
	structure U	ساختار ساخت
	manufacture cost U	ارزش ساخت
	manufacture process U	فرایند ساخت
	production cost U	ارزش ساخت
	productions U	ارائه ساخت
	design and construction U	طراحی و ساخت
	reconstitutes U	تجدید ساخت
	building blocks U	کنده ساخت
	building block U	کنده ساخت
	elaborate U	ساخت استاد
	man-made U	ساخت بشر
	elaborated U	ساخت استاد
	shop U	محل ساخت
	reconstituting U	تجدید ساخت
	shopped U	محل ساخت
	shops U	محل ساخت
	elaborates U	ساخت استاد
	brand name U	علامت ساخت
	make U	ساختمان ساخت
	make U	رسیدن به ساخت
	reconstituted U	تجدید ساخت
	man made U	ساخت بشر
	production U	ارائه ساخت
	well made U	خوش ساخت
	rebuild U	تجدید ساخت
	rebuilds U	تجدید ساخت
	makes U	ساخت ترکیب
	makes U	رسیدن به ساخت
	makes U	ساختمان ساخت
	assembly U	نصب ساخت
	confection U	ترکیب ساخت
	make U	ساخت ترکیب
	unstructured interview U	مصاحبه بی ساخت
	reconstitute U	تجدید ساخت
	brand names U	علامت ساخت
	collusion U	ساخت وپاخت
	graft U	ساخت وپاخت
	tectonics U	زمین ساخت
	collusion U	ساخت و پاخت
	american make U	ساخت امریکایی
	tectonic U	زمین ساخت
	structuralist U	ساخت گرای
	structuralists U	ساخت گرای
	block structure U	ساخت کندهای
	capital structure U	ساخت سرمایه
	block structured U	با ساخت کندهای
	affect structure U	ساخت عاطفه
	grafted U	ساخت وپاخت
	grafts U	ساخت وپاخت
	structuralism U	ساخت گرایی
	elaborating U	ساخت استاد
	home-made U	ساخت میهن
	tree structure U	ساخت درختی