English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
missile master U دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
kinematograph U دستگاه سینما دوربین سینما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
cameras U دوربین
longsighted U دوربین
far sighted U دوربین
far seeing U دوربین
far-sighted U دوربین
long sighted U دوربین
presbyopic U دوربین
opera glasses U دوربین
camera دوربین
night glass U دوربین شب
the penetration of a telescope U دوربین
telescopes U دوربین
telescope U دوربین
binocular U دوربین
the penetration of a telescope U قوه دوربین
director sight U دوربین هادی
spyglass U دوربین کوچک
cross hair U خط داخل دوربین
telescopy U فن استعمال دوربین
telescopes U دوربین نجومی
theodo;ite U دوربین مهندسی
reticle U عدسی دوربین
miniature camera U دوربین مینیاتوری
box cameras U دوربین قوطی
camera-shy U بیزار از دوربین
metascope U دوربین تک چشمی
telescope U دوربین نجومی
hypermetrope U ادم دوربین
gun sight U دوربین توپ
box camera U دوربین قوطی
sight U دوربین دیدن
field glass U دوربین صحرایی
vial U حباب دوربین
reflex sight U دوربین منشوری
drawtube U لوله دوربین
eye piece U عدسی سر دوربین
elbow telescope U دوربین بازویی
kodak U دوربین عکاسی
electron camera U دوربین الکترونی
sights U دوربین دیدن
lens U عدسی دوربین
security camera U دوربین امنیتی
CCTV camera U دوربین امنیتی
coarse sight U دوربین یدکی
binocular U دوربین دو چشم
closed-circuit camera U دوربین نظارت
binocular U دوربین دوچشمی
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
CCTV camera U دوربین نظارت
observation camera U دوربین نظارت
security camera U دوربین نظارت
camera nadir U خط لولای دوربین
surveillance camera U دوربین نظارت
optician U دوربین فروش
observation camera U دوربین امنیتی
computing sight U دوربین محاسب
opticians U دوربین فروش
surveillance camera U دوربین امنیتی
television camera tube U دوربین تلویزیونی
color camera U دوربین رنگی
pickup tube U دوربین تلویزیونی
camera tube U دوربین تلویزیونی
riflescope U دوربین روی تفنگ
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
spotting scope U دوربین روی سه پایه
glass U ایینه شیشه دوربین
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
reticle U تار موی دوربین
reticle U شبکه دوربین نجومی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
observation camera U دوربین مدار بسته
security camera U دوربین مدار بسته
surveillance camera U دوربین مدار بسته
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
dumpy level U تراز دوربین دار
drawtube U دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
camera magazine U کاست فیلم دوربین
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
CCTV camera U دوربین مدار بسته
vidicon U لوله دوربین عکاسی
camera axis U محور دوربین عکاسی
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
sights U دوربین نشانه روی
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
minicamera U دوربین خیلی کوچک
sight U دوربین نشانه روی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
camera دوربین یا جعبه عکاسی
sightings U دیدن از داخل دوربین
sighting U دیدن از داخل دوربین
minicam U دوربین خیلی کوچک
tachymeter U دوربین مسافت یاب
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
macrometer U دوربین مسافت سنج
colminator U دوربین شاخص توپ
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
tacheometer U دوربین نقشه برداری
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
reticle U میدان دید داخل دوربین
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
eyeglass U شیشهء دوربین یاذره بین
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
focal length U فاصله کانونی دوربین یاعدسی
telescopic alidade U سمت گیر دوربین دار
power U درشت نمایی قدرت دوربین
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
instrument U وسیله دوربین یا زاویه یاب
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
optician U عینک فروش دوربین ساز
cross hair U تار موی وسط دوربین
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
opticians U عینک فروش دوربین ساز
trick U درجه بندی عدسی دوربین
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
snooperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
phototelescope U دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
synchronous sight U دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
field glass U عدسی درونی دوربین یاذره بین
sniperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
theodolites U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
panoramas U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
plumb point U نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
panorama U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com