Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
camera-shy
U
بیزار از دوربین
camera-shy
U
کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین
camera
U
[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
in camera
U
غیر علنی
Polaroid camera
U
نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
cine camera
U
دوربینفیلمبرداری
view camera
U
دوربیننما
underwater camera
U
دوربینزیرآبی
still video camera
U
دوربیننمایشثابت
stereoscopic camera
U
دوربینبرجستهبین
disposable camera
U
دوربینبازاری
disc camera
U
صفحهدوربین
camera viewfinder
U
دوربیننمایاب
camera screw
U
پیچدوربین
camera platform
U
سکویدوربین
camera dolly
U
پایهدوربین
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین امنیتی
observation camera
U
دوربین امنیتی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
surveillance camera
U
دوربین نظارت
security camera
U
دوربین نظارت
observation camera
U
دوربین نظارت
CCTV camera
U
دوربین نظارت
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
security camera
U
دوربین مدار بسته
observation camera
U
دوربین مدار بسته
camera body
U
بدنهدوربین
camera back
U
قسمتهایپشتیدوربین
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
in camera proceedings
U
دادرسی غیر علنی
electron camera
U
دوربین الکترونی
color camera
U
دوربین رنگی
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
camera obscura
U
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera obscura
U
تاریک خانه
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
camera nadir
U
خط لولای دوربین
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
camera lucida
U
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
panoramic camera
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box camera
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
box camera
U
دوربین قوطی
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
camera control unit
U
مرکزکنترلدوربین
camera control technician
U
متخصصفنیکنترلدوربین
camera control area
U
محلتنظیمدوربین
camera cycling rate
U
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
camera platform lock
U
محلقفلدوربینبهپایه
Polaroid0 Land camera
U
دوربینزمینیپولاروید
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
colour television camera
U
صفحهرنگیدوربین
camera ready copy
U
کپی اماده تکثیر
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
cross section of a reflex camera
U
قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
lighting/camera control area
U
سطحکنترلدوربینروشنایی
twin-lens reflex camera
U
لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex camera
U
دوربینبازتابتکلنزی
single-lens reflex (SLR) camera
U
دوربینتکلنزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com