Total search result: 201 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
crypt operating instructions U |
دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
general orders U |
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی |
 |
 |
standing order U |
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت |
 |
 |
standing orders U |
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت |
 |
 |
combat orders U |
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی |
 |
 |
statement U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
statements U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
illiterate U |
که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد |
 |
 |
jobs U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
job U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
processes U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
 |
 |
process U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
 |
 |
macro U |
تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو |
 |
 |
inputted U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
 |
 |
input U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
 |
 |
hand U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
 |
 |
handing U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
 |
 |
elegant U |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
 |
 |
pages U |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
 |
 |
page U |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
 |
 |
paged U |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
 |
 |
interrupting U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
 |
 |
interrupt U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
 |
 |
interrupts U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
 |
 |
circuit U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
 |
 |
demonstrations U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
 |
 |
airborne vehicle U |
وسیله انجام عملیات هوابرد |
 |
 |
demonstration U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
 |
 |
heat treat U |
انجام دادن عملیات حرارتی |
 |
 |
circuits U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
 |
 |
operation U |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
 |
 |
OCP U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد |
 |
 |
integrated U |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
 |
 |
visuals U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visually U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visual U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
arithmetic logic unit U |
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
 |
 |
input U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
inputted U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
inhibit U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
inhibits U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
NetBIOS U |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
 |
 |
cisc U |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
 |
 |
duty rated U |
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد |
 |
 |
floating U |
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد |
 |
 |
order U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
 |
 |
operators U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
 |
 |
pla U |
CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد |
 |
 |
operator U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
 |
 |
coprocessor U |
پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد |
 |
 |
serials U |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
 |
 |
serial U |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
 |
 |
function U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
functioned U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
functions U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
maintenance U |
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند |
 |
 |
gallium arsenide U |
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد |
 |
 |
cybernation U |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
 |
 |
alu U |
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
 |
 |
mastered U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
master U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
masters U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
main U |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
 |
 |
operates U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
operate U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
operated U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
dma U |
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد |
 |
 |
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
cycled U |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
 |
 |
open U |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
 |
 |
cycle U |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
 |
 |
opened U |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
 |
 |
opens U |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
 |
 |
cycles U |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
 |
 |
AT command set U |
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است |
 |
 |
macro U |
نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
operation U |
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه |
 |
 |
dotting U |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
 |
 |
dot U |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
 |
 |
plotter U |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
 |
 |
plotters U |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
 |
 |
OS U |
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
RISC U |
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند |
 |
 |
WISC U |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
 |
 |
writable instruction set computer U |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
 |
 |
machine code U |
دستورالعملهای ماشین |
 |
 |
macrocode U |
دستورالعملهای درشت |
 |
 |
microcode U |
دستورالعملهای ریز |
 |
 |
command issuing office U |
دفترتوزیع دستورالعملهای یکان |
 |
 |
complex instruction set computer U |
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده |
 |
 |
cisc U |
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده |
 |
 |
alt key U |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
 |
 |
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
 |
 |
reduced instruction set computer U |
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده |
 |
 |
at U |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
 |
 |
menus U |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
 |
 |
menu U |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
 |
 |
pre U |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
 |
 |
pre- U |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
 |
 |
nsfnet U |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
 |
 |
farmgate type operations U |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
 |
 |
buffered computer U |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
 |
 |
anticrop operations U |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
 |
 |
counter air operations U |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
 |
 |
counter air U |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
 |
 |
command.com U |
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند |
 |
 |
propagated U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagating U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagate U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagates U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
land control operation U |
عملیات کنترل زمین عملیات |
 |
 |
do while U |
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند |
 |
 |
code panel U |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
 |
 |
housekeeping U |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
 |
 |
cpu time U |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
 |
 |
air-sea rescue U |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
 |
 |
air sea rescue U |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
 |
 |
fails U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
fail U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
failed U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
like a duck takes the water [Idiom] U |
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند |
 |
 |
qui facit per alium facit perse U |
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است |
 |
 |
automate U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
 |
 |
automated U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
 |
 |
automates U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
 |
 |
automating U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
 |
 |
component U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
components U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
m U |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
 |
 |
failure U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود |
 |
 |
failures U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود |
 |
 |
army operations center U |
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش |
 |
 |
robots U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
 |
 |
gurantee U |
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند |
 |
 |
robot U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
 |
 |
object code U |
برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود |
 |
 |
optimum code U |
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه |
 |
 |
time resolution U |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
 |
 |
beachmaster's unit U |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
 |
 |
scratch one's back <idiom> U |
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد |
 |
 |
assembler U |
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم |
 |
 |
airhead operations U |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
 |
 |
upward compatible U |
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت |
 |
 |
operation U |
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی |
 |
 |
combined operations U |
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب |
 |
 |
retention money U |
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود |
 |
 |
morning orders U |
دستورات روزانه |
 |
 |
offerings U |
راهنماییهاو دستورات |
 |
 |
night order U |
دستورات شبانه |
 |
 |
runs U |
دستورات یک برنامه |
 |
 |
forwarding instruction U |
دستورات حمل |
 |
 |
standard specification U |
دستورات استاندارد |
 |
 |
run U |
دستورات یک برنامه |
 |
 |
shipping instructions U |
دستورات حمل |
 |
 |
query U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queries U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queried U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
querying U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
policy file U |
پرونده خط مشیها و دستورات |
 |
 |
microsequence U |
مجموعهای از ریز دستورات |
 |
 |
input output instructions U |
دستورات ورودی و خروجی |
 |
 |
operated U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
 |
 |
operate U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
 |
 |
operates U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
 |
 |
standing signal instructions U |
دستورات ثابت مخابراتی |
 |
 |
microprogram U |
مجموعه زیر دستورات |
 |
 |
transfers U |
تغییر دستورات یا کنترل |
 |
 |
communication standing instructions U |
دستورات ثابت مخابراتی |
 |
 |
assembly instrudactions U |
مقررات یا دستورات نصب |
 |
 |
transferring U |
تغییر دستورات یا کنترل |
 |
 |
transfer U |
تغییر دستورات یا کنترل |
 |
 |
armistise U |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
 |
 |
registers U |
ذخیره موقت دستورات اجرایی |
 |
 |
reduced instruction set computer U |
طرح CPU که مجموعه دستورات |
 |
 |
format U |
قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها |
 |
 |
register U |
ذخیره موقت دستورات اجرایی |
 |
 |
formats U |
قواعد دستورات زمان اسمبلی |
 |
 |
registering U |
ذخیره موقت دستورات اجرایی |
 |
 |
format U |
قواعد دستورات زمان اسمبلی |
 |
 |
formats U |
قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها |
 |
 |
logic seeking U |
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد |
 |
 |
bell book U |
دفتر ثبت دستورات موتور |
 |
 |
control flag U |
پرچم نشان دهنده دستورات |
 |
 |
continues U |
ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید |
 |
 |
continue U |
ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید |
 |
 |
skip U |
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات |
 |
 |
code U |
تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر |
 |
 |
backtell U |
ابلاغ دستورات رسیده از رده بالا |
 |
 |
disassemble U |
ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی |
 |
 |
jobs U |
فایلی که حاوی دستورات در gcl است |
 |
 |
backtell U |
رله کردن دستورات تکرار فرامین |
 |
 |
microcycle U |
برای دادن زمان اجرای دستورات |
 |
 |
job U |
فایلی که حاوی دستورات در gcl است |
 |
 |
skipped U |
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات |
 |
 |
NetBIOS U |
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود. |
 |
 |
electronically U |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
 |
 |
automatically U |
که بدون دستورات مشخصی کار میکند |
 |
 |
quasi- U |
که نشان دهنده تعداد دستورات است |
 |