English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to be in the same boat <idiom> U درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
corresponds U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
correspond U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
equaled U مشابه بودن
equalling U مشابه بودن
equal U مشابه بودن
correspound U مشابه بودن
equaling U مشابه بودن
equalled U مشابه بودن
equals U مشابه بودن
to correspond to U مانند [مشابه] بودن
equate U مشابه بودن یامشابه ساختن
equates U مشابه بودن یامشابه ساختن
equated U مشابه بودن یامشابه ساختن
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
equivalents U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
semblable U مشابه
allo U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
like <adj.> U مشابه
corresponding U مشابه
elementary U مشابه
similar <adj.> U مشابه
alike <adj.> U مشابه
akin <adj.> U مشابه
related <adj.> U مشابه
similar U مشابه
homogeneous U مشابه
quasi U مشابه
analogous U مشابه
prints U مشابه 7861
decryption U مشابه 2871
rounding U مشابه 8762
HMA U مشابه 4812
incorrectly U مشابه 5078
EXNOR U مشابه 3826
registers U مشابه 8481
designs U مشابه 2979
decoding U مشابه 2860
congener U مشابه متجانس
synthesised U مشابه 9821
synthesises U مشابه 9821
interchange U مشابه 5359
kips U مشابه 5677
IBM U مشابه 4963
IBM U مشابه 4962
EMI U مشابه 3541
cal U مشابه 1502
encryption U مشابه 3631
epileptiform U مشابه صرع
carrier U مشابه 1595
epileptoid U مشابه صرع
carriers U مشابه 1595
directly U مشابه 3162
user U مشابه 10322
users U مشابه 10322
peripheral U مشابه 7489
organize U مشابه 7186
ultra- U مشابه 10327
interchanged U مشابه 5359
interchanges U مشابه 5359
interchanging U مشابه 5359
slew U مشابه 9308
bracket U مشابه 1329
in kind <idiom> U به طریقی مشابه
breakdowns U مشابه 1352
breakdown U مشابه 1352
bridging U مشابه 1361
synthesizing U مشابه 9821
synthesized U مشابه 9821
synthesizes U مشابه 9821
electronic U مشابه 3510
storage U مشابه 9641
assonant U مشابه یا متجانس
in the same boat <idiom> U درشراطی مشابه
GUI U مشابه 4601
exclusive U مشابه 3824
synthesize U مشابه 9821
Arabic U شکل مشابه ...
printed U مشابه 7861
print U مشابه 7861
manipulation U مشابه 6208
organizing U مشابه 7186
organizes U مشابه 7186
registering U مشابه 8481
organising U مشابه 7186
organises U مشابه 7186
register U مشابه 8481
recovery U مشابه 8398
design U مشابه 2979
synthesising U مشابه 9821
recoveries U مشابه 8398
gap U مشابه 4490
similarly U بطور مشابه
launch U مشابه 5747
launched U مشابه 5747
launches U مشابه 5747
launching U مشابه 5747
look alike U برنامه مشابه
look-alike U برنامه مشابه
look-alikes U برنامه مشابه
round U مشابه 8759
inductions U مشابه 5128
IRTF U مشابه 55423
domain U مشابه 3286
roundest U مشابه 8759
identical U دقیقا مشابه
equivalents U برابر مشابه
syntax U مشابه 9817
scale U مشابه 8865
equivalent U برابر مشابه
MByte U مشابه 6304
multi scan monitor U مشابه 6632
multifunctional U مشابه 6716
MHS U مشابه 6444
least significant digit U مشابه 5781
word U مشابه 10721
worded U مشابه 10721
domains U مشابه 3286
parity price U قیمت مشابه
field U مشابه 4036
uncommitted logic array U مشابه 10328
pim U مشابه 7515
gaps U مشابه 4490
SVGA U مشابه 9737
product group U کالاهی مشابه
fielded U مشابه 4036
fields U مشابه 4036
window U مشابه 10682
induction U مشابه 5128
status U مشابه 9596
quantize U مشابه 8181
reconfigure U مشابه 8375
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
in keeping with <idiom> U مشابه ،موافقت کردن
larks U چکاوک وگونههای مشابه ان
lark U چکاوک وگونههای مشابه ان
quasi- U مشابه یا تقریباگ همان
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
tonemic U دارای تلفظ مشابه
etx U توجه مشابه EOT
dissimilarly U بطور غیر مشابه
hand out <idiom> U از چیزهایی مشابه به هم دادن
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views U د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
outnumber U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbered U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbering U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbers U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
up to it/the job <idiom> U مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
to be in one's right mind U دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
acceptable alter nate product U فراورده مشابه قابل قبول
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
pulse U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
rookery U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookeries U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
pulsed U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
heterologous U غیر مشابه بدون نسبت
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
tweedledum and tweedledee U دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
We're all in the same boat. U ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
belong U مال کسی بودن وابسته بودن
to be in a habit U دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
to be hard put to it U درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
validity of the credit U معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
lurks U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
fit U شایسته بودن برای مناسب بودن
fits U شایسته بودن برای مناسب بودن
fittest U شایسته بودن برای مناسب بودن
lurked U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
look out U منتظر بودن گوش به زنگ بودن
lurk U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurking U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
to look out U اماده بودن گوش بزنگ بودن
belongs U مال کسی بودن وابسته بودن
reasonableness U موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
belonged U مال کسی بودن وابسته بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com