Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
verbose
U
دراز نویس درازگو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
windier
U
درازگو
verbalizer
U
درازگو
windy
U
درازگو
windiest
U
درازگو
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
soricine
U
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
to piece out
U
دراز
toom
U
دراز
oblongs
U
دراز
oblong
U
دراز
prolix
U
دراز
lengthy
U
دراز
to eke out
U
دراز
longheaded
U
دراز سر
longed
U
دراز
long-
U
دراز
long
U
دراز
macro
U
دراز
longish
U
دراز
longer
U
دراز
to be prolonged
U
دراز
longs
U
دراز
oblongated
U
دراز
lengthwise
U
دراز
linear
U
دراز
long headed
U
سر دراز
dolichomorphic
U
دراز تن
longest
U
دراز
verbose
U
دراز
elongates
U
دراز شدن
pintail
U
اردک دم دراز
elongates
U
دراز کردن
tender fleshed cherry
U
گیلاس دم دراز
elongate
U
دراز شدن
elongate
U
دراز کردن
at full length
U
دراز کشیده
streek
U
دراز کردن
elongating
U
دراز کردن
oblonated
U
دراز :درازنا
couchant
U
دراز کشیده
long winded
U
دراز نفس
long-time
U
دراز مدت
long-winded
U
دراز نفس
in the long run
U
در دراز مدت
narrow
U
دراز وباریک
narrowed
U
دراز وباریک
narrowest
U
دراز وباریک
to stretch out
U
دراز کردن
longevity
U
دراز عمری
blue moon
U
زمان دراز
far fetched
U
دور و دراز
far-fetched
U
دور و دراز
weedy
U
دراز و باریک
oblongs
U
دراز پهنا
oblong
U
دراز پهنا
lanky
U
دراز وباریک
stretch
U
دراز کردن
stretched
U
دراز کردن
stretches
U
دراز کردن
snipe
U
نوک دراز
sniped
U
نوک دراز
snipes
U
نوک دراز
long-drawn-out
U
دور و دراز
codling
U
یکجورسیب دراز
drag on
<idiom>
U
دراز کردن
narrower
U
دراز وباریک
long life
U
عمر دراز
long-life
U
عمر دراز
sniping
U
نوک دراز
codlin
U
یکجورسیب دراز
verbalization
U
دراز گویی
gangling
U
طولانی و دراز
long range
U
دراز مدت
prolongate
U
دراز کردن
lanternjaws
U
چانه دراز
proboscis
U
پوزه دراز
prolixity
U
دراز نویسی
long-term
U
دراز مدت
morella cherry
U
گیلاس دم دراز
longer-term
U
دراز مدت
extend
U
دراز کردن
long shunt
U
شنت دراز
lantern jawed
U
چانه دراز
long term
U
دراز مدت
long wind
U
دراز نفسی
long run
[American E]
<adj.>
U
دراز مدت
protract
U
دراز کردن
long necked
U
گردن دراز
wader
U
مرغ دراز پا
long eared
U
گوش دراز
long bone
U
استخوانهای دراز
long billed
U
نوک دراز
long bill
U
نوک دراز
string
U
چسبناک دراز
long run
U
دراز مدت
elongation
U
دراز شدگی
long term
<adj.>
U
دراز مدت
longeval
U
دراز عمر
proboscises
U
پوزه دراز
longhead
U
کله دراز
lengthening
U
دراز شدن
lengthened
U
دراز کردن
lengthens
U
دراز کردن
lengthened
U
دراز شدن
lengthen
U
دراز شدن
lengthening
U
دراز کردن
elongating
U
دراز شدن
lengthens
U
دراز شدن
inductile
U
دراز نشو
ileum
U
روده دراز
lengthen
U
دراز کردن
chirographer
U
خط نویس
paidle
U
یکجوربیل دسته دراز
daddy-long-legs
U
بابا لنگ دراز
toboggans
U
سورتمه دراز و باریک
long lived
U
دارای عمر دراز
long lived
U
دراز عمر معمر
long-lived
U
دراز عمر معمر
long-lived
U
دارای عمر دراز
toboggan
U
سورتمه دراز و باریک
long term memory
U
حافطه دراز مدت
secular trend
U
روند دراز مدت
tractile
U
لوله شو دراز شدنی
verbosity
U
دراز نویسی پرگویی
scolopax
U
جنس نوک دراز
porrect
U
دراز کردن جلوگذاردن
to make old bones
U
عمر دراز کردن
scoldpaceous
U
مانند نوک دراز
ringtail
U
تلیله نوک دراز
prolate
U
دوک وار دراز
tusks
U
دندان دراز وتیز
tusk
U
دندان دراز وتیز
to live a long life
U
عمر دراز کردن
proboscis monley
U
بوزینه دراز بینی
rangy
U
ولگرد پا دراز و لاغر
tirade
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
kick around
<idiom>
U
دراطراف دراز کشیدن
long necked flask
U
بالن گردن دراز
longhorn
U
گوسفند شاخ دراز
longhorn
U
گاو شاخ دراز
hatchet face
U
صورت دراز وباریک
longicorn
U
دارای شاخک دراز
grallatorial
U
وابسته به دراز پایان
godwit
U
نوک دراز ابی
spindle
U
دراز و باریک شدن
spindles
U
دراز و باریک شدن
extended pole piece
U
قطبک دراز شده
chaise longue
U
نوعی نیمکت دراز
chaises longues
U
نوعی نیمکت دراز
interminably
U
بطور بسیار دراز
reach
U
دراز کردن دست
ileac
U
وابسته به روده دراز
weed
U
دراز و لاغر پوشاک
weeded
U
دراز و لاغر پوشاک
weeding
U
دراز و لاغر پوشاک
long horned grasshopper
U
ملخ شاخک دراز
gibbon
U
میمون دراز دست
gibbons
U
میمون دراز دست
orang outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
U
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outans
U
یکجوربوزینه دراز دست
repose
U
دراز کشیدن غنودن
longer-term
U
دوره دراز مدت
lanternjaws
U
ارواره دراز و لاغر
johnboat
U
قایق دراز و باریک
longevous
U
دارای عمر دراز
ileitis
U
اماس روده دراز
full bottomed
U
دارای دنباله دراز
ileal
U
وابسته به روده دراز
chatterbox
U
ادم روده دراز
windbags
U
نطاق روده دراز
orang-outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
deferred liability
U
دیون دراز مدت
long-term
U
دوره دراز مدت
mygale
U
موش پوزه دراز
orangoutang
U
بوزینه دست دراز
tirades
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
abusive
ناسزاوار زبان دراز
mongooses
U
میمون پوزه دراز
chatterboxes
U
ادم روده دراز
long haul
<idiom>
U
مسافت دراز یا سفرکردن
orangutan
U
بوزینه دست دراز
windbag
U
نطاق روده دراز
mongoose
U
میمون پوزه دراز
anecdotist
U
حکایت نویس
fabulist
U
افسانه نویس
inker
U
مرکب نویس
proforma
U
پیش نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
annotator
U
حاشیه نویس
magazin
U
مجله نویس
annotator
U
تفسیر نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
affiant
U
گواهی نویس
deponent
U
گواهی نویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com