English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
presentiment U عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiments U عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
prior admission U اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
inerrancy U بی خطایی
angelica U سنبل خطایی
bloodstone U یشم خطایی
sporadic fault U خطایی که تصادفاگ رخ دهد
narrow escape <idiom> U بدون هیچ خطایی فرارکردن
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
to make r. for a wrong U بی عدالتی یا خطایی را جبران کردن
to be up to no good U کار بدی [خطایی] کردن
I haven't done anything wrong. U من هیچ خطایی [جرمی] نکردم.
corrective maintenance U یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
to take the fall for somebody U مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
to take the fall [American English] U مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
frailties U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
What has he done wrong? U [مگر] او [مرد] چه خطایی [جرمی] کرده است؟
permanent U خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
frailty U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
false U اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
fatal error U خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
fault U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faulted U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
checking U نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
faults U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
decay U فرآیند سیگنال
decays U فرآیند سیگنال
decaying U فرآیند سیگنال
decayed U فرآیند سیگنال
flow diagram U شرح فرآیند
deposition U فرآیند پوشاندن
depositions U فرآیند پوشاندن
flowchart U شرح فرآیند
regulate U کنترل فرآیند
regulates U کنترل فرآیند
regulating U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
circulars U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
fault U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
faults U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
dead U دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
circular U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
faulted U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
finish U انتهای فرآیند یا تابع
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
document U نوشتن شرح یک فرآیند
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
halts U فرآیند را متوقف میکند.
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
halted U فرآیند را متوقف میکند.
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
normalization U فرآیند یا داده نرمال
halt U فرآیند را متوقف میکند.
detects U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
halts U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
safe mode U حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
detect U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
halted U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halt U دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
previous U قبلی
preceding U قبلی
ex- U قبلی
ex U قبلی
aforetime U قبلی
prior U قبلی
one-time U قبلی
predecessors U قبلی
fore U قبلی
predecessor U قبلی
foregone U قبلی
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
presupposition U فرض قبلی
premeditated U با قصد قبلی
predilections U تمایل قبلی
presuppositions U فرض قبلی
premonition U اخطار قبلی
chain U از کلمه قبلی
forethought U اندیشه قبلی
chains U از کلمه قبلی
predilection U تمایل قبلی
preoccupations U اشغال قبلی
forewarning U اخطار قبلی
preoccupation U اشغال قبلی
premonitions U اخطار قبلی
at sight U بی مطالعه قبلی
precognition U اطلاع قبلی
preview U اطلاع قبلی
previews U اطلاع قبلی
premeditation U قصد قبلی
foredoom U محکومیت قبلی
foreordainment U حکم قبلی
foretoken U اعلام قبلی
foretype U نمونه قبلی
pre arrengement U قرار قبلی
previous work U کارهای قبلی
late war U جنگ قبلی
pre arrangement U قرار قبلی
pretreatment U معالجه قبلی
precompression U تراکم قبلی
preconidtion U شرط قبلی
pregiurement U احتساب قبلی
preformation U تشکیل قبلی
prefiguration or prefigurement U نمایش قبلی
prefiguration U تصور قبلی
preexistence U موجودیت قبلی
preengagement U تعهد قبلی
predispostion U تمایل قبلی
background U معلومات قبلی
backgrounds U معلومات قبلی
predesignation U تعیین قبلی
premeditatedly U با اندیشه قبلی
prepossession U تصرف قبلی
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
reads U خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
read U خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
jitter U خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
bias U ولتاژ قبلی دادن
off the cuff <idiom> U بدون آمادگی قبلی
leave hanging (in the air) <idiom> U بدون تصمیم قبلی
A one-month notice. U اطلاع قبلی یک ماهه
prelibation U ازمایش یانوشیدن قبلی
prognostication U تشخیص قبلی مرض
as you were U به حالت قبلی برگردید
malice aforethought U سوء نیت قبلی
pre engaged U دارای تعهد قبلی
forebedement U اخبار قبلی پیشگویی
prognostications U تشخیص قبلی مرض
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
premonitory U متضمن اخطار قبلی
pre indexing U فهرست سازی قبلی
prior permission U اجازه قبلی پرواز
biases U ولتاژ قبلی دادن
at ten minutes notice U با ده دقیقه اخطار قبلی
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com