English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transhumance U حرکت موسمی چهارپایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forehoof U سم دست چهارپایان
pastern U بخولق چهارپایان
seasonal U موسمی
seasonally U موسمی
monsoons U بادهای موسمی
visitational U مهاجرت موسمی
cyclones U طوفان موسمی
visitation U مهاجرت موسمی
visitations U مهاجرت موسمی
cyclone U طوفان موسمی
monsoon U بادهای موسمی
monsoons U باد و باران موسمی
monsoon U باد و باران موسمی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
square move U حرکت
shifts U حرکت
moves U حرکت
haviour U حرکت
shift U حرکت
stationary U بی حرکت
demeanour U حرکت
demeanor U حرکت
motion U حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
traveled U حرکت
shifted U حرکت
travel U حرکت
motioning U حرکت
agoing U در حرکت
move U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
motions U حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
moved U حرکت
motioned U حرکت
on the move U در حرکت
animals U حس و حرکت
animal U حس و حرکت
animation U حرکت
inert U بی حرکت
vowel point U حرکت
scrolling U حرکت
movement U حرکت
otiose U بی حرکت
oi U در حرکت
immobile U بی حرکت
still U بی حرکت
stiller U بی حرکت
stillest U بی حرکت
stills U بی حرکت
running U در حرکت
animations U حرکت
locomotion U حرکت
departure U حرکت
vapid U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
maneuver U حرکت
afloat U در حرکت
agog U در حرکت
departures U حرکت
stock still U بی حرکت
frozen U بی حرکت
stirabout U حرکت
progressing U حرکت
statist U بی حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
gesturing U حرکت
traverse U حرکت
stirred U حرکت
behaviuor U حرکت
stirs U حرکت
behavior U حرکت
as you were U حرکت از نو
gesture U حرکت
gestured U حرکت
stock-still U بی حرکت
circulations U حرکت
circulation U حرکت
patted U بی حرکت
patting U بی حرکت
traversed U حرکت
stir U حرکت
pats U بی حرکت
ambulation U حرکت
traversing U حرکت
pat U بی حرکت
sedentary U بی حرکت
stirrings U حرکت
traverses U حرکت
rushed U حرکت شدید
peristole U حرکت دودی
rushing U حرکت شدید
perpetual motion U حرکت دائم
peristaltic movement U حرکت دودی
wakes U خط حرکت ناو
peristalsis U حرکت دودی
overwatch U پوشاندن حرکت
oscillating motion U حرکت نوسانی
waked U خط حرکت ناو
overwatch U پوشش حرکت
braids U حرکت سریع
braided U حرکت سریع
wake U خط حرکت ناو
nonliner motion U حرکت غیرخطی
braid U حرکت سریع
bob U حرکت تندوسریع
rush U حرکت شدید
swirls U حرکت چرخشی
bobs U حرکت تندوسریع
darting U حرکت تند
darted U حرکت تند
move out U حرکت کنید
moveability U قابلیت حرکت
dart U حرکت تند
absolute movement U حرکت مطلق
acinetic U مانع حرکت
actual movement U حرکت حقیقی
administrative movement U حرکت اداری
akinesthesia U فقدان حس حرکت
bobbing U حرکت تندوسریع
swirling U حرکت چرخشی
swirled U حرکت چرخشی
movement to contact U حرکت به تماس
movement response U پاسخ حرکت
movement order U دستور حرکت
movement credit U نوبت حرکت
seat U حرکت تعادلی
seated U حرکت تعادلی
movement U حرکت دادن
seats U حرکت تعادلی
innovations U حرکت جدید
innovation U حرکت جدید
swirl U حرکت چرخشی
move mode U باب حرکت
photokinesis U حرکت در اثرنور
cycling U حرکت پاندولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com