English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
waving U موج
waving U خیزاب
waving U فر موی سر دست تکان دادن
waving U موجی بودن موج زدن
waving U هیجان
waving U موج رادیویی
waving U موج زدن
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flag-waving U اهتزاز پرچم
flag-waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag waving U اهتزاز پرچم
flag waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
The demonstrators were waving the flags. U تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
to be like waving a red flag in front of a bull [American] U کسی را برافروختن
to be like waving a red flag in front of a bull [American] U کسی را خشمگین کردن
Mentioning his ex-wife's name was like waving a red flag in front of a bull. U تا اسم زن قبلی او [مرد] را آوردم خونش به جوش آمد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com