Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
false start
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
washed
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
wash
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
ooch
U
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
washes
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
vital point
U
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
leg before wicket
U
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
weaves
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weave
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
linemate
U
مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
obstructions
U
سد کردن غیرمجاز
interferes
U
سد کردن غیرمجاز
interfered
U
سد کردن غیرمجاز
obstruction
U
سد کردن غیرمجاز
interfere
U
سد کردن غیرمجاز
crackback
U
نوعی سد کردن غیرمجاز
interference
U
سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
hooking
U
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
cutoff block
U
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
tight end
U
مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
unauthorized
U
غیرمجاز
wildcat
U
غیرمجاز
wildcats
U
غیرمجاز
unallowable
U
غیرمجاز
unlicensed
U
غیرمجاز
illicit
U
غیرمجاز
illegal
U
حرام غیرمجاز
gavel
U
بهره غیرمجاز
gavels
U
بهره غیرمجاز
contraband
U
کالای غیرمجاز
interference
U
ممانعت غیرمجاز
double hit
U
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
carries
U
حمل غیرمجاز توپ
block
U
سدکردن غیرمجاز حریف
blocks
U
سدکردن غیرمجاز حریف
blocked
U
سدکردن غیرمجاز حریف
carrying
U
حمل غیرمجاز توپ
carry
U
حمل غیرمجاز توپ
carried
U
حمل غیرمجاز توپ
hold
U
گرفتن غیرمجاز توپ
holds
U
گرفتن غیرمجاز توپ
elbowing
U
ضربه غیرمجاز با ارنج
exclusion area
U
منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
water bailiffs
U
مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
throw forward
U
بردن غیرمجاز توپ به جلو
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
striker
U
مهاجم
offensives
U
مهاجم
strikers
U
مهاجم
postman
U
مهاجم
invaders
U
مهاجم
infestant
U
مهاجم
forwarded
U
مهاجم
aggressors
U
مهاجم
aggressor
U
مهاجم
frontcourt man
U
مهاجم
offensive
<adj.>
U
مهاجم
invader
U
مهاجم
postmen
U
مهاجم
attacker
U
مهاجم
raider
U
مهاجم
close attack
U
سه مهاجم
raiders
U
مهاجم
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
مهاجم
forward
U
مهاجم
attackers
U
مهاجم
face hold
U
گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
trailer
U
پشتیبان مهاجم
trailers
U
پشتیبان مهاجم
dedger
U
مهاجم گریزنده
dodger
U
مهاجم گریزنده
aggressive
U
حمله ور مهاجم
dodgers
U
مهاجم گریزنده
flanker
U
مهاجم جناح
breaking pass
U
پاس به مهاجم
unmarked
U
مهاجم مهارنشده
aggressive
U
مهاجم پرپشتکار
third home
U
بازیگر مهاجم
encroaching
U
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
cough up
U
لو رفتن توپ مهاجم
invader
U
مهاجم حمله کننده
invaders
U
مهاجم حمله کننده
loose forward
U
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
flanker
U
بازیگر مهاجم در جناح
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
jab checking
U
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
fast pill
U
ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
sacking
U
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
horses
U
بازیگران قوی تیم مهاجم
cross buck
U
حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
prop forward
U
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
weak safety
U
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burn
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
inner
U
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
sail
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
pass cut
U
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
submarines
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
foot sweep
U
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
assaults
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assault
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
necessary line
U
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
power block
U
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
assaulted
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
loitered
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
have way on
U
حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
departures
U
حرکت کردن
sailings
U
حرکت کردن
whir
U
حرکت کردن
move
U
حرکت کردن
to weigh anchor
U
حرکت کردن
get under way
U
حرکت کردن
sail
U
حرکت کردن
departure
U
حرکت کردن
to bear oneself
U
حرکت کردن
moved
U
حرکت کردن
moves
U
حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
inch
U
حرکت کردن
skew
U
کج حرکت کردن
waggle
U
حرکت کردن
waggled
U
حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
waggling
U
حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
lug
U
سنگین حرکت کردن
trails
U
بدنبال حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com