English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interrupt U حرکت دادن وقفه
interrupting U حرکت دادن وقفه
interrupts U حرکت دادن وقفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
interrupt U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupting U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupts U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
shifting U حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
interrupts U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
shift U حرکت دادن
moved U حرکت دادن
stir up <idiom> U حرکت دادن
shifts U حرکت دادن
movement U حرکت دادن
moves U حرکت دادن
shifted U حرکت دادن
move U حرکت دادن
scurrying U بسرعت حرکت دادن
propelled U بردن حرکت دادن
courses U بسرعت حرکت دادن
coursed U بسرعت حرکت دادن
course U بسرعت حرکت دادن
moveable U قابل حرکت دادن
moom umjigigi U حرکت دادن بدن
propels U بردن حرکت دادن
propel U بردن حرکت دادن
scurry U بسرعت حرکت دادن
scurried U بسرعت حرکت دادن
scurries U بسرعت حرکت دادن
route U فرمان حرکت دادن
routes U فرمان حرکت دادن
advancing U حرکت دادن چیزی به جلو
traverses U حرکت دادن لوله در سمت
traversed U حرکت دادن لوله در سمت
stir U حرکت دادن بهم زدن
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
traversing U حرکت دادن لوله در سمت
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
stirrings U حرکت دادن بهم زدن
advances U حرکت دادن چیزی به جلو
stirs U حرکت دادن بهم زدن
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
advance U حرکت دادن چیزی به جلو
whiff U باصدای پف حرکت دادن وزیدن
stirred U حرکت دادن بهم زدن
roused U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
rouses U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
papering U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
sculled U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculls U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
scull U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
rouse U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
yaw U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
papered U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
yawed U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
papers U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
slew U حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
give free rein to <idiom> U اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
DFD U نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
carrying U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carry U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
carried U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carries U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
cursor tracking U حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
windage U پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
bytes U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
byte U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
trap U سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
joysticks U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joystick U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
mechanical mouse U وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
roll on roll off U سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
passes U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
passed U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
pass U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
pans U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan- U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
pan U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
scull U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
sculls U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
parked U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
jib U وقفه
stationed U وقفه
stations U وقفه
unabated <adj.> U بی وقفه
cease U وقفه
breaks U وقفه
pause U وقفه
pauses U وقفه
hold back U وقفه
pausing U وقفه
down time U وقفه
ceased U وقفه
hoid up U وقفه
break U وقفه
station U وقفه
block U وقفه
blocked U وقفه
blocks U وقفه
paralysis U وقفه
jibbed U وقفه
jibbing U وقفه
jibs U وقفه
interrupt U وقفه
hiatus U وقفه
interrupting U وقفه
standstil U وقفه
stound U وقفه
at a stretch U بی وقفه
dead lock U وقفه
gap U وقفه
interrupts U وقفه
arrested U وقفه
paused U وقفه
deadlock U وقفه
chasm U وقفه
suspension U وقفه
chasms U وقفه
arrest U وقفه
interruption U وقفه
abeyance U وقفه
suspensions U وقفه
arrests U وقفه
stick U وقفه
standstill U وقفه
desuetude U وقفه
ceasing U وقفه
abeyance or adeyancy U وقفه
uninterrupted U بی وقفه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com