Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
papers
U
کاغذ
papers
U
روزنامه
papers
U
مقاله
papers
U
جواز پروانه
papers
U
ورقه
papers
U
ورق کاغذ
papers
U
اوراق
papers
U
روی کاغذ نوشتن
papers
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers
U
اوراق بهادار
papers
U
سفته برات
papers
U
ورقه مشخصات کشتی
papers
U
درکاغذ پیچیدن
papers
U
روی کاغذاوردن
papers
U
چاپ کردن
papers
U
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papers
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
U
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
please send me the p papers
U
خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
secret papers
U
اسناد سری
secret papers
U
اوراق سری
ship papers
U
اسناد کشتی
ship's papers
U
اسناد حمل
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
to send in one's papers
U
کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
walking papers
U
ورقه خاتمه خدمت
walking papers
<idiom>
U
برگه اخراج
application papers
U
مدارک درخواستنامه
negotiable papers
U
اوراق قابل انتقال
negotiable papers
U
اوراق بهادار
White Papers
U
گزارش هیئت دولت نامه سفید
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
U
کتاب سفید
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
commercial papers
U
اوراق تجارتی
commerical papers
U
اوراق تجارتی
commerical papers
U
اسناد تجارتی
he writes for the papers
U
برای روزنامه هامقاله مینویسد
mercantile papers
U
برگهای بهاداربازرگانی
To mark the examination papers .
U
ورقه های امتحان رانمره دادن
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
He put his papers in order before going to bed .
U
قبل ازخوابیدن کاغذهایش را مرتب کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com