English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
gymnastic U ژیمناستیک
gym U سالن ژیمناستیک
gymnastics U ورزش ژیمناستیک
gyms U سالن ژیمناستیک
parallel bars U پارالل ژیمناستیک
gymnasts U قهرمان ژیمناستیک
gymnast U قهرمان ژیمناستیک
belly grind U چرخ فلک ژیمناستیک
still rings U حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
stoop vault U پرش از خرک ژیمناستیک
break one's fall U افتادن از وسیله ژیمناستیک
routinely U یک سری حرکت ژیمناستیک
mill circle U چرخ اسیاب ژیمناستیک
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
routines U یک سری حرکت ژیمناستیک
decline board U پیش تخته ژیمناستیک
routine U یک سری حرکت ژیمناستیک
pommel horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
vaulting horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
springboard U پیش تخته پرش در ژیمناستیک
vaulting U پرش از روی اسباب ژیمناستیک
springboards U پیش تخته پرش در ژیمناستیک
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
side horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
beat board U ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
underswing U تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
to jackknife U با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
movements U حرکات
gestures U حرکات بیانگر
tactical movement U حرکات تاکتیکی
compulsory U حرکات اجباری
peristalsis U حرکات حلقوی
rings U حرکات دارحلقه
cadence U موزونی حرکات
pumped U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات نرمشی
calisthenics U حرکات سوئدی
pumps U حرکات فریبنده
school figures U حرکات اسب
air movements U حرکات هوایی
pump U حرکات فریبنده
compulsory freestyle U حرکات اجباری
motion analysis U تحلیل حرکات
play marking U حرکات تهاجمی
cadences U موزونی حرکات
puerilism U حرکات کودکانه
eye movements U حرکات چشم
eurythmics U تناسب حرکات
optional U حرکات اختیاری
prescribed exercise U حرکات اجباری
movements U حرکات یکانها
retrograde movement U حرکات به عقب
voluntary exercise U حرکات اختیاری
surge U حرکات افقی اب دریا
air register U تنظیم حرکات هوایی
circulation control U مدار کنترل حرکات
air movement section U قسمت حرکات هوایی
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
surged U حرکات افقی اب دریا
surges U حرکات افقی اب دریا
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
lunes U حرکات جنون امیز
gestural U متضمن حرکات واشارات
road movement U حرکات روی جاده
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
notation U ثبت حرکات شطرنج
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
eurythmics U حرکات بدنی موزون
notations U ثبت حرکات شطرنج
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
scores U گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored U گرم کردن اسب ثبت حرکات
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
figurine algebraic notation U ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
cartwheel [gymnastics exercise] U چرخ فلک [ورزش ژیمناستیک] [ورزش]
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
algebriac notation U ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
dressage U حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
Grands Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
terrene U زمینی
earthly U زمینی
earth-bound U زمینی
terraneous U زمینی
sublunar U زمینی
tellurian U زمینی
sublunary U زمینی
subaerial U رو زمینی
sub astral U زمینی
territorial U زمینی
agrarian U زمینی
tumbling U زمینی
predial or prae U زمینی
terrestrial U زمینی
landed a U زمینی
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
graze burst U ترکش زمینی
standard lamps [British] U آباژورهای زمینی
terrestrial refraction U شکست زمینی
ground circuit U مدار زمینی
ground control U کنترل زمینی
ground fire U تیر زمینی
ground force U نیروی زمینی
hypogean U زیر زمینی
landmine U مین زمینی
floor lamps [American] U آباژورهای زمینی
earth nut U بادام زمینی
floor lamp U اباژور زمینی
standard lamp [British] U آباژور زمینی
floor lamp [American] U آباژور زمینی
infernal regions U دیارزیر زمینی
monkey nut U بادام زمینی
landmines U مین زمینی
ground forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
ground liaison U رابط زمینی
hypogeal U زیر زمینی
hypogeous U زیر زمینی
tellurian matter U ماده زمینی
land combat U نبرد زمینی
land force n U نیروی زمینی
land forces U نیروی زمینی
land mine U مین زمینی
subterraneous U زیر زمینی
land tail U بنه زمینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com