English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electric current U جریان الکتریسیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
phase difference U اختلاف فاز جریان الکتریسیته
Other Matches
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
creepage U مد الکتریسیته
electricity U الکتریسیته
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electro physic U فیزیک الکتریسیته
induced electricity U الکتریسیته القائی
electrical U مر بوط به الکتریسیته
electrically U مربوط به الکتریسیته
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
electrostatics U الکتریسیته ساکن
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
brain potential U الکتریسیته مغز
positive electricity U الکتریسیته مثبت
electric generator U مولد الکتریسیته
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
voltage source U منبع الکتریسیته
electric conductor U هادی الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
animal electricity U الکتریسیته بدن
negative electricity U الکتریسیته منفی
static electricity U الکتریسیته ساکن
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
hot wire U سیم حاوی الکتریسیته
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
generator U وسیله تولید الکتریسیته
magnetoelectric U مربوط به الکتریسیته القایی
hot-wiring U سیم حاوی الکتریسیته
generators U وسیله تولید الکتریسیته
electrometer tule U لامپ الکتریسیته سنج
hot-wire U سیم حاوی الکتریسیته
electrometer valve U لامپ الکتریسیته سنج
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired U سیم حاوی الکتریسیته
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
static U الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
polar U دارای الکتریسیته مثبت و منفی
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
positive U قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
electrothermal printer U چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
meter power supply U امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
contact electricity U فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
rheostome U جریان بر
gushes U جریان
conducted U جریان
proceeding U جریان
gushed U جریان
runoff U جریان
twayblade U جریان
gush U جریان
tide U جریان
total current U جریان کل
effluvium U جریان
going U جریان
conducting U جریان
action U جریان
actions U جریان
courses U جریان
line of flow U خط جریان
coursed U جریان
course U جریان
income U جریان
conduct U جریان
flush U جریان
flushes U جریان
flushing U جریان
conducts U جریان
rede U جریان
fluor U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
affluxion U جریان
afflux U جریان
flow line U خط جریان
flow limit U حد جریان
streamed U جریان اب
in the air <idiom> U جریان
currents U جریان
flow U جریان
circulations U جریان
flowline U خط جریان
circulation U جریان
stream U جریان
stream U جریان اب
streamed U جریان
afoot U در جریان
streams U جریان
current U جریان
in hand U در جریان
streams U جریان اب
process U جریان
insets U جریان
inset U جریان
processes U جریان
flows U جریان
flowed U جریان
circulation of electrolyte U جریان الکترولیت
line bar U شینه جریان
current density U تکائف جریان
current compensation U جبران جریان
armature current U جریان ارمیچر
axial flow U جریان خطی
crest value U جریان بیشینه
cretical flow U جریان بحرانی
peak value U جریان بیشینه
line circuit U جریان شبکه
average flow U جریان متوسط
cromwell current U جریان اب کرامول
crosscurrent U جریان متقاطع
load current U جریان بار
low current U جریان ضعیف
line charging current U جریان بارگیری خط
weak current U جریان ضعیف
nerve current U جریان عصبی
current converter U مبدل جریان
cooling water circulation U جریان اب سرد
crosscurrent U جریان مخالف
current density U چگالی جریان
au courant U در جریان روز
current capacity U فرفیت جریان
critical flow U جریان بحرانی
stream of money U جریان پول
maximum current U جریان حداکثر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com