Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seat
U
جایگزین ساختن
seated
U
جایگزین ساختن
seats
U
جایگزین ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
locator
U
جایگزین شونده
replacing
U
جایگزین کردن
replaces
U
جایگزین کردن
replaced
U
جایگزین کردن
alternative cost
U
هزینه جایگزین
replace
U
جایگزین کردن
sub
U
جایگزین کردن
alternate track
U
شیار جایگزین
situated
U
واقع در جایگزین
subs
U
جایگزین کردن
variants
U
رمزهای جایگزین
tabernacle
U
مرقد جایگزین شدن
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
replacement cost
U
هزینه جایگزین کردن چیزی
find and replace
U
پیدا کردن و جایگزین نمودن
substituted
U
قائم مقام جایگزین کردن
substituting
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitute
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitution
U
جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر
replacement bus service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
vga
U
مین کند و با SVGA جایگزین شده است
replacement service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
referral order
U
درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
macro
U
فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
mos
U
نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
binding time
U
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
thesauruses
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
thesaurus
U
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
supersede
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
supersedes
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
superseding
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
superseded
U
جانشین شدن جایگزین چیز دیگری شدن
installable device driver
U
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
overlapped
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
lexical analysis
U
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
degauss
U
پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
shed
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
SDRAM
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
synchronised
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
fabricate
U
ساختن
manufactured
U
ساختن
fabrication
U
ساختن
manufacture
U
ساختن
bulid
U
ساختن
minted
U
ساختن
pellet
U
حب ساختن
fabricated
U
ساختن
fabricates
U
ساختن
fabricating
U
ساختن
manufactures
U
ساختن
pills
U
حب ساختن
carbonize
U
کک ساختن
unifying
U
تک ساختن
upgrade
U
ساختن
indite
U
ساختن
makes
U
ساختن
make
U
ساختن
to get along
U
ساختن
to go in with
U
ساختن با
produce
U
ساختن
upgraded
U
ساختن
upgrades
U
ساختن
unify
U
تک ساختن
unifies
U
تک ساختن
miscreate
U
بد ساختن
creating
U
ساختن
creates
U
ساختن
create
U
ساختن
pill
U
حب ساختن
set up
U
ساختن
upgrading
U
ساختن
produced
U
ساختن
to t. up
U
ساختن
upbuild
U
ساختن
mint
U
ساختن
minting
U
ساختن
remake
U
از نو ساختن
mints
U
ساختن
remakes
U
از نو ساختن
idolizing
U
بت ساختن
idolizes
U
بت ساختن
produces
U
ساختن
to make a shift
U
ساختن
dree
U
ساختن با
to make away
U
ساختن
idolised
U
بت ساختن
idolises
U
بت ساختن
idolising
U
بت ساختن
idolize
U
بت ساختن
idolized
U
بت ساختن
confect
U
ساختن
bridges
U
پل ساختن
composes
U
ساختن
compose
U
ساختن
fashioning
U
مد ساختن
fashions
U
مد ساختن
generated
U
ساختن
construct
U
ساختن
generate
U
ساختن
generates
U
ساختن
forborne
U
ساختن با
generating
U
ساختن
fashion
U
مد ساختن
invents
U
ساختن
inventing
U
ساختن
invented
U
ساختن
invent
U
ساختن
put-up
U
ساختن
put up
U
ساختن
constructed
U
ساختن
fashioned
U
مد ساختن
bridged
U
پل ساختن
builds
U
ساختن
bridge
U
پل ساختن
build
U
ساختن
constructs
U
ساختن
constructing
U
ساختن
buildings
U
ساختن
pillar
U
ستون ساختن
point
U
متوجه ساختن
individualization
U
فردی ساختن
pillars
U
ستون ساختن
frequency demodulation
U
اشکار ساختن
graved
U
منقوش ساختن
intitle
U
ملقب ساختن
profuse
U
سرشار ساختن
incardinate
U
متران ساختن
idealization
U
ارمانی ساختن
denigration
U
سیاه ساختن
outraging
U
بی حرمت ساختن
internalization
U
درونی ساختن
freight
U
غنی ساختن
indebt
U
مرهون ساختن
inactivate
U
ناکنش ور ساختن
outrages
U
بی حرمت ساختن
indispose
U
اماده ساختن
outrage
U
بی حرمت ساختن
outraged
U
بی حرمت ساختن
discover
U
مکشوف ساختن
discovered
U
مکشوف ساختن
disables
U
ناتوان ساختن
improvises
U
بالبداهه ساختن
domiciliate
U
مقیم ساختن
disabling
U
ناتوان ساختن
validate
U
معتبر ساختن
disjoin
U
بی ربط ساختن
dishallow
U
بیحرمت ساختن
improvise
U
بالبداهه ساختن
validated
U
معتبر ساختن
detatch
U
جدا ساختن
demask
U
عریان ساختن
improvising
U
بالبداهه ساختن
disable
U
ناتوان ساختن
enthrall
U
مفتون ساختن
discovering
U
مکشوف ساختن
beads
U
مهره ساختن
reconciling
U
راضی ساختن
reconciles
U
راضی ساختن
discovers
U
مکشوف ساختن
produce
U
ساختن محصول
reconcile
U
راضی ساختن
pestle
U
پودر ساختن
produced
U
ساختن محصول
pestles
U
پودر ساختن
bead
U
مهره ساختن
produces
U
ساختن محصول
filiate
U
مربوط ساختن
delimitation
U
محدود ساختن
enthralled
U
مفتون ساختن
flings
U
روانه ساختن
optimize
U
بهین ساختن
assimilate
U
شبیه ساختن
enthraling
U
مفتون ساختن
nidify
U
لانه ساختن
entitling
U
ملقب ساختن
inter
U
مدفون ساختن
assimilated
U
شبیه ساختن
neologize
U
واژههای نو ساختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com