Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
struggler
U
تقلا کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scrambled
U
تقلا
scrambles
U
تقلا
strains
U
تقلا
strain
U
تقلا
traditionally
U
تقلا
scrabble
U
تقلا
scrabbled
U
تقلا
scrabbles
U
تقلا
scrabbling
U
تقلا
scrambling
U
تقلا
in deep water(s
U
در تقلا
nisus
U
تقلا
scramble
U
تقلا
effort
U
تقلا
tug
U
تقلا
tugged
U
تقلا
stru gglingly
U
به تقلا
agonizingly
U
با تقلا
strugglingly
U
به تقلا
tugging
U
تقلا
tugs
U
تقلا
bout
U
تقلا
bouts
U
تقلا
exertion
U
تقلا
exertions
U
تقلا
efforts
U
تقلا
muss
U
تقلا
wrestles
U
تقلا
stress
U
تقلا
slogging
U
تقلا
wrestled
U
تقلا
slogged
U
تقلا
wrestle
U
تقلا
agony
U
تقلا
stresses
U
تقلا
slogs
U
تقلا
stressing
U
تقلا
slog
U
تقلا
agonies
U
تقلا
bustles
U
تقلا کوشش
agonising
U
تقلا کردن
bustled
U
تقلا کوشش
wintle
U
تقلا کردن
agonizes
U
تقلا کردن
go about
تقلا کردن
agonises
U
تقلا کردن
agonised
U
تقلا کردن
slogs
U
تقلا کردن
to scratch about
U
تقلا کردن
slogged
U
تقلا کردن
agonize
U
تقلا کردن
heave
U
تقلا کردن
agonized
U
تقلا کردن
put out
U
تقلا کردن
slog
U
تقلا کردن
bustle
U
تقلا کوشش
heaved
U
تقلا کردن
wrestle
U
تقلا کردن
lay to
U
تقلا کردن
slogging
U
تقلا کردن
wrestles
U
تقلا کردن
wrestled
U
تقلا کردن
to keep trying
<idiom>
U
در حال تقلا بودن
to strain after anything
در پی چیزی تقلا کردن
tugs
U
بازورکشیدن تقلا کردن
only at the second go
U
تازه در دومین تقلا
tugging
U
بازورکشیدن تقلا کردن
tug
U
بازورکشیدن تقلا کردن
strife
U
سعی بلیغ تقلا
agonistical
U
تقلا امیز جدلی
tugged
U
بازورکشیدن تقلا کردن
labourvi
U
تقلا کردن کوشیدن
to stain every nervers
U
همه جور تقلا کردن
to try hard to do something
U
تقلا کردن برای انجام دادن کاری
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
U
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
struggles
U
تقلا کردن کوشش کردن
attempts
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempting
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempted
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempt
U
تقلا کردن جستجو کردن
struggle
U
تقلا کردن کوشش کردن
struggling
U
تقلا کردن کوشش کردن
struggled
U
تقلا کردن کوشش کردن
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
ear-splitting
U
کر کننده
commulator
U
یک سو کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com