English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air search U تجسس هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air surveillance U تجسس واکتشاف هوایی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
searched U تجسس
searchingly U تجسس
investigation U تجسس
search U تجسس
scan U تجسس
investigations U تجسس
indagation U تجسس
scans U تجسس
scanned U تجسس
equivoke U تجسس
searches U تجسس
equivoque U تجسس
espial officer U افسر تجسس
searchingly U تجسس کردن
chemical survey U تجسس شیمیایی
surveillant U تجسس کننده
feedout U تجسس کردن
investigations U تجسس وارسی
searched U تجسس کردن
search U تجسس کردن
investigation U تجسس وارسی
researching U تجسس تحقیق
ground surveillance U تجسس زمینی
researched U تجسس تحقیق
searches U تجسس کردن
research U تجسس تحقیق
researches U تجسس تحقیق
target aquisition U سیستم تجسس هدف
surveillance radar U رادار تجسس هدف
combat surveillance U تجسس میدان رزم
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
sector of search U منطقه تجسس رادار
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
terrain spotting U تجسس کردن زمین
seeker U رادار تجسس هدف
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
pararescue team U تیم تجسس و نجات
scan U تجسس کردن بارادار
scans U تجسس کردن بارادار
scanned U تجسس کردن بارادار
surveillance U تجسس بررسی کردن
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
counter surveillance U عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
investigates U تحقیق کردن تجسس کردن
investigated U تحقیق کردن تجسس کردن
investigating U تحقیق کردن تجسس کردن
investigate U تحقیق کردن تجسس کردن
indagate U تجسس کردن رسیدگی کردن
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
anti aircraft U ضد هوایی
raid U تک هوایی
air U هوایی
aired U هوایی
airs U هوایی
over-pass U پل هوایی
overhead line U خط هوایی
aerials U هوایی
flying bridge U پل هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overhead conductor U خط هوایی
pneumatic U هوایی
aerial U هوایی
airy U هوایی
atmospheric U هوایی
strike U تک هوایی
strikes U تک هوایی
acclimatization U هم هوایی
raiding U تک هوایی
aerobic U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
airborne U هوایی
air strike U تک هوایی
skyway U پل هوایی
stuffiness U بد هوایی
air built U هوایی
AA U ضد هوایی
air drawn U هوایی
overpasses U پل هوایی
air raid U تک هوایی
air raids U تک هوایی
aviation medicine U طب هوایی
raids U تک هوایی
aerobics U هوایی
aerial line U خط هوایی
air lane U خط هوایی
linear distance U خط هوایی
air head U سر پل هوایی
raided U تک هوایی
overhead U هوایی
overpass U پل هوایی
aery U هوایی
air attack U تک هوایی
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searched U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searchingly U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
searches U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
potshot U گلوله هوایی
air attache U وابسته هوایی
air ambulance U امبولانس هوایی
airlifting U ترابری هوایی
post strike U بعد از تک هوایی
flying cadet U دانشجوی هوایی
aeronautical mile U میل هوایی
elevated railroad U خط اهن هوایی
aerogramme U نامهء هوایی
aerogram U نامهء هوایی
aerily U بطور هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
aerial supply آماد هوایی
air attack U حمله هوایی
magnet gap U فاصله هوایی
air strike U حمله هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com