Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air facility
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
heat treating equipment
U
تاسیسات عملیات حرارتی
air facility
U
تاسیسات هوایی
air inst alations
U
تاسیسات هوایی
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
direction center
U
مرکز هدایت عملیات
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
conductibility
U
ضریب هدایت مخصوص
specific electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی مخصوص
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
nike ajax
U
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
director sight
U
زاویه یاب مخصوص هدایت تیر
nike hercules
U
موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
air operations
U
عملیات هوایی
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
air offensive
U
عملیات افندی هوایی
air transport operation
U
عملیات ترابری هوایی
airmobile operations
U
عملیات متحرک هوایی
tactical air operation
U
عملیات تاکتیکی هوایی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
aerial port squadron
U
گردان عملیات بارانداز هوایی
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
duckings
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
air ground system
U
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
marks
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
e hour
U
وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
aerial platform
U
سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform
U
پالت مخصوص بارریزی هوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
air letter
U
نامهء مخصوص پست هوایی
aeronautical plotting chart
U
نقشه مخصوص ناوبری هوایی
airdrop container
U
جعبه مخصوص بارریزی هوایی
break off
U
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
noncontiguous facility
U
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
fingerpost
U
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
aerogramme
U
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
aerogram
U
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
locap
U
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air frieghting
U
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
flow diagram
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
imagery collateral
U
وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
target cap
U
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
coprocessor
U
آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
plotters
U
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter
U
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
offset point
U
در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
caretaker status
U
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
day fighter
U
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
U
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
way point
U
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
harassing
U
عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی
maces
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
mace
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance
U
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider
U
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
stellar guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance
U
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
at
U
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
imagery sortie
U
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
conductance
U
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
plants
U
تاسیسات
installation
U
تاسیسات
maintenance
U
تاسیسات
facilities
U
تاسیسات
services
U
تاسیسات
facility
U
تاسیسات
plant
U
تاسیسات
installations
U
تاسیسات
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
heating installation
U
تاسیسات حرارتی
radar installation
U
تاسیسات رادار
border installations
U
تاسیسات مرزی
hospital benefit
U
تاسیسات بیمارستانی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
built in engine
U
موتور تاسیسات
active installation
U
تاسیسات فعال
port installations
U
تاسیسات بندری
physical security
U
حفافت تاسیسات
physical security
U
تامین تاسیسات
sintering plant
U
تاسیسات زینتر
cooling plant
U
تاسیسات سردکننده
renewal
U
نوسازی تاسیسات
renewals
U
نوسازی تاسیسات
critical facility
U
تاسیسات حساس
crane installation
U
تاسیسات بالابر
lighting plant
U
تاسیسات روشنایی
confinement facility
U
تاسیسات زندان
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
fiscal station
U
تاسیسات سریال
sports facility
U
تاسیسات ورزشی
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
treatment facility
U
تاسیسات پزشکی
treatment facility
U
تاسیسات بهداری
training facilities
U
تاسیسات اموزشی
three phase installation
U
تاسیسات سه فاز
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
agglomerating plant
U
واحد یا تاسیسات زینتر
power plants
U
تاسیسات جریان قوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com