English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corrective U تادیب کننده اصلاحی
correctives U تادیب کننده اصلاحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trimmer U تادیب کننده
correctives U اصلاحی
revisional U اصلاحی
reformative U اصلاحی
corrective U اصلاحی
amendatory U اصلاحی
revisory U اصلاحی
corrective maintenance U نگهداشت اصلاحی
qualifying clauses U مواد اصلاحی
intermediatory U اصلاحی مصلحانه
corrective therapy U درمان اصلاحی
remedial statutes U قوانین اصلاحی
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
modification order U سفارش اصلاحی
modificatory U اصلاح امیز اصلاحی
cm U نگهداشت اصلاحی aintenance
crackdown U تادیب
chastisement U تادیب
crackdowns U تادیب
correction U تادیب
discipline U تادیب
disciplining U تادیب
disciplines U تادیب
mfm U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
modified frequency modulation recording U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
disciplines U تادیب ترتیب
self castigation U تادیب نفس
to dress down U تادیب کردن
discipline U تادیب کردن
self discipline U تادیب نفس
discipline U تادیب ترتیب
amerce U تادیب کردن
self-discipline U تادیب نفس
disciplining U تادیب کردن
disciplining U تادیب ترتیب
bridewell U تادیب گاه
disciplines U تادیب کردن
simagin's improved variation U واریاسیون اصلاحی سیماگین در دفاع گرونفلد
schools U تادیب یا تربیت کردن
correction U غلط گیری تادیب
school U تادیب یا تربیت کردن
self discipline U انضباط نفس تادیب
riders U ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
rider U ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
stet processus U گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
corrects U اصلاح کردن تادیب کردن
correct U اصلاح کردن تادیب کردن
correcting U اصلاح کردن تادیب کردن
upward compatible U اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fluxing oil U اب کننده
rebutter U رد کننده
refutatory U رد کننده
doer U کننده
refuser U رد کننده
trackers U پی کننده
puffer U پف کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
doers U کننده
squasher U له کننده
whisperer U پچ پچ کننده
jaberer U پچ پچ کننده
benders U خم کننده
syncopator U غش کننده
ear-splitting U کر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
noncommittal U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
attacking U تک کننده
commulator U یک سو کننده
refutative U رد کننده
catterer U پچ پچ کننده
bidder U کننده
bender U خم کننده
mauler U له کننده
deflective U کج کننده
filler U پر کننده
skittish U رم کننده
repudiationist U رد کننده
mumbler U من من کننده
swooner U غش کننده
crusher U له کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com