Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lope
U
تاخت حرکت خرامان
loped
U
تاخت حرکت خرامان
lopes
U
تاخت حرکت خرامان
loping
U
تاخت حرکت خرامان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flauntingly
U
خرامان
astrut
U
خرامان
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
gallop
U
تاخت
attack
U
تاخت
gallops
U
تاخت
attacks
U
تاخت
canter
U
تاخت
cantered
U
تاخت
attacked
U
تاخت
galloped
U
تاخت
canters
U
تاخت
cantering
U
تاخت
to run across or against
U
بکسی تاخت
onset
U
تاخت و تاز
raiding
U
تاخت و تاز
incursion
U
تاخت و تاز
gallops
U
تاخت کردن
invader
U
تاخت و تازگر
invasions
U
تاخت وتاز
invaders
U
تاخت و تازگر
invasions
U
تاخت و تاز
invasion
U
تاخت وتاز
invasion
U
تاخت و تاز
hand gallop
U
تاخت ملایم
irruptive
U
تاخت وتازکننده
incursions
U
تاخت و تاز
galloped
U
تاخت کردن
raid
U
تاخت و تاز
raided
U
تاخت و تاز
inburst
U
تاخت وتاز
brattle
U
تاخت چهارنعل
inbreak
U
تاخت و تاز
raids
U
تاخت و تاز
to sweep down on
U
تاخت کردن
inroad
U
تاخت و تاز
gallop
U
تاخت کردن
inruption
U
تاخت وتاز
ravaged
U
تاخت و تاز ویرانی
incursive
U
تاخت و تاز امیز
invading
U
تاخت و تاز کردن در
ravage
U
تاخت و تاز ویرانی
attack
U
تاخت و تاز یورش
attacked
U
تاخت و تاز یورش
invades
U
تاخت و تاز کردن در
invaded
U
تاخت و تاز کردن در
ravaged
U
تاخت وتاز کردن
invade
U
تاخت و تاز کردن در
ravage
U
تاخت وتاز کردن
invasive
U
تاخت وتاز کننده
forays
U
تاخت و تاز کردن
raid
U
تک سریع تاخت و تاز
raids
U
تک سریع تاخت و تاز
ravaging
U
تاخت وتاز کردن
ravaging
U
تاخت و تاز ویرانی
overrun
U
تاخت و تاز کردن
ravages
U
تاخت وتاز کردن
raided
U
تک سریع تاخت و تاز
overruns
U
تاخت و تاز کردن
foray
U
تاخت وتاز کردن
raiding
U
تک سریع تاخت و تاز
overrunning
U
تاخت و تاز کردن
foray
U
تاخت و تاز کردن
attacks
U
تاخت و تاز یورش
forays
U
تاخت وتاز کردن
ravages
U
تاخت و تاز ویرانی
lope
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
loped
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
raiding party
U
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
loping
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
lopes
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
galloper
U
عراده توپ سبک تاخت کننده
to outflank an army
U
گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
golden horde
U
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
invades
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invade
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invading
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invaded
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
attack
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attacks
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attacked
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
travel
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
agoing
U
در حرکت
traversing
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
traversed
U
حرکت
inert
U
بی حرکت
square move
U
حرکت
motion
U
حرکت
traverse
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
motions
U
حرکت
moves
U
حرکت
traverses
U
حرکت
motioned
U
حرکت
motioning
U
حرکت
animations
U
حرکت
progressing
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
still
U
بی حرکت
immobile
U
بی حرکت
maneuver
U
حرکت
movement
U
حرکت
stillest
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
progresses
U
حرکت
progressed
U
حرکت
progress
U
حرکت
departures
U
حرکت
departure
U
حرکت
haviour
U
حرکت
animals
U
حس و حرکت
animal
U
حس و حرکت
shift
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
running
U
در حرکت
vowel point
U
حرکت
travels
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
shifted
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
animation
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
traveled
U
حرکت
on the move
U
در حرکت
gesturing
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
gest
U
حرکت
stirs
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com