English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overrun U تاخت و تاز کردن
overrun U تاراج کردن
overrun U سرتاسر محلی رافراگرفتن
overrun U تجاوز
overrun U تجاسر
overrun U اب لبریز شده
overrun U پوشاندن
overrun U انبوه شدن
overrun U تجاوزکردن
overrun U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to overrun one's duty U از انجام وفیفه شانه خالی کردن
to overrun one's creditors U از دست بستانکاران فرار کردن
to overrun one's creditors U از پیش بستانکاران خودگریختن
overrun error U اشتباه در انتقال و جایگیری کاراکترها
to overrun oneself U از دویدن زیاد خود را خسته کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com