Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smoldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smolders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smolder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
bake
U
سوختن خشک کردن
bakes
U
سوختن خشک کردن
baked
U
سوختن خشک کردن
shutdown
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdowns
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
hardest
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
smothers
U
خاموش کردن
smothering
U
خاموش کردن
smothered
U
خاموش کردن
to switch off
U
خاموش کردن
to put out
U
خاموش کردن
suffocate
U
خاموش کردن
suffocated
U
خاموش کردن
suffocates
U
خاموش کردن
suffocating
U
خاموش کردن
turn out
<idiom>
U
خاموش کردن
to snuff out
U
خاموش کردن
quenching
U
خاموش کردن
turn-off
U
خاموش کردن
turn off
U
خاموش کردن
smother
U
خاموش کردن
extinguish
U
خاموش کردن
put out
U
خاموش کردن
turn-offs
U
خاموش کردن
out-
U
خاموش کردن
extinguishing
U
خاموش کردن
outed
U
خاموش کردن
hush
U
خاموش کردن
extinguishes
U
خاموش کردن
out
U
خاموش کردن
dout
U
خاموش کردن
shut down
U
خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
turn-offs
U
خاموش کردن یاشدن
fight the fire
U
اتش خاموش کردن
to smother a flame
U
شعله ای را خاموش کردن
turn-off
U
خاموش کردن یاشدن
to blow out alamp
U
خاموش کردن چراغ
snubbing
U
سربالا خاموش کردن
to talk down
U
خاموش یاساکت کردن
snubs
U
سربالا خاموش کردن
snub
U
سربالا خاموش کردن
To dye ones hair.
U
موها را خاموش کردن
power
U
خاموش کردن یک وسیله
powered
U
خاموش کردن یک وسیله
powering
U
خاموش کردن یک وسیله
powers
U
خاموش کردن یک وسیله
turn out
U
باکلید خاموش کردن
snubbed
U
سربالا خاموش کردن
turn off
U
خاموش کردن یاشدن
To extinguish a fire.
U
آتش را خاموش کردن
stifles
U
خاموش کردن فرونشاندن
quench
U
خاموش کردن ترساندن
snuff
U
بافوت خاموش کردن
to laugh down
U
با خنده خاموش کردن
stifled
U
خاموش کردن فرونشاندن
stifle
U
خاموش کردن فرونشاندن
quenched
U
خاموش کردن ترساندن
to shut down a reactor
U
راکتوری را خاموش کردن
quenches
U
خاموش کردن ترساندن
turn off
<idiom>
U
بستن ،خاموش کردن
stanch
U
خاموش کردن ساکت شدن
stiller
U
ساکت کردن خاموش شدن
light line
U
خط خاموش کردن چراغ خودروها
still
U
ساکت کردن خاموش شدن
radar silence
U
خاموش کردن موقتی رادارها
stillest
U
ساکت کردن خاموش شدن
to snuff out
U
در نتیجه گل گیری خاموش کردن
power down
U
قطع برق خاموش کردن
stills
U
ساکت کردن خاموش شدن
powers
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
shut off
<idiom>
U
بستن شیرآب یا خاموش کردن کلید برق
power
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
to turn off
U
خاموش کردن انجام دادن بیرون اوردن
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
To squash someone .
U
تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
wet blankets
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
wet blanket
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
still brith
U
خاموش کردن ساکت کردن
quenches
U
دفع کردن خاموش کردن
muffle
U
خاموش کردن ساکت کردن
quenched
U
دفع کردن خاموش کردن
dumb
U
لال کردن خاموش کردن
dumber
U
لال کردن خاموش کردن
muffles
U
خاموش کردن ساکت کردن
quench
U
دفع کردن خاموش کردن
muffling
U
خاموش کردن ساکت کردن
dumbest
U
لال کردن خاموش کردن
burn
U
سوختن
combustion
U
سوختن
broil
U
سوختن
burns
U
سوختن
broiled
U
سوختن
broiling
U
سوختن
broils
U
سوختن
burn in
U
سوختن
consumption
U
سوختن
to burn out
U
سوختن
singe
U
سوختن بودادن
smoulder
U
سوختن ودودکردن
to grin and bear it
U
سوختن وساختن
melted
U
از گرما سوختن
incinerated
U
بااتش سوختن
smoldered
U
سوختن ودودکردن
singed
U
سوختن بودادن
heat value
U
گرمای سوختن
smoulders
U
سوختن ودودکردن
heating value
U
گرمای سوختن
afire
U
در حال سوختن
incinerate
U
بااتش سوختن
smouldering
U
سوختن ودودکردن
blow out
U
سوختن انفجار
singes
U
سوختن بودادن
smouldered
U
سوختن ودودکردن
smolder
U
سوختن ودودکردن
heat of combustion
U
گرمای سوختن
smolders
U
سوختن ودودکردن
pyric
U
مربوط به سوختن
incinerates
U
بااتش سوختن
singeing
U
سوختن بودادن
smoldering
U
سوختن ودودکردن
incinerating
U
بااتش سوختن
to fret and fume inwardly
U
سوختن وساختن
scorch
U
بطور سطحی سوختن
scorches
U
بطور سطحی سوختن
burns
U
دراتش شهوت سوختن
burns
U
سوختن مشتعل شدن
singeing
U
بطور سطحی سوختن
flares
U
باشعله نامنظم سوختن
burn
U
دراتش شهوت سوختن
progressive burning
U
سوختن تدریجی خرج
to fret and fume inwardly
U
سوختن ودم نزدن
burn
U
سوختن مشتعل شدن
singe
U
بطور سطحی سوختن
to burn away
U
سوختن و تمام شدن
singes
U
بطور سطحی سوختن
flammable
U
قابل سوختن اتشگیر
singed
U
بطور سطحی سوختن
flare
U
باشعله نامنظم سوختن
lighting hours
U
زمان روشنایی یا سوختن
degressive burning
U
سوختن طولانی خرج
burnout of a crystal rectifier
U
سوختن یکسوکننده دیودی
to g. with passion
U
دراتش شهوت یاعشق سوختن
to souse a burning house
U
اب پاشیدن روی خانه درحال سوختن
sizzles
U
صدای سوختن کباب روی اتش
sizzled
U
صدای سوختن کباب روی اتش
sizzle
U
صدای سوختن کباب روی اتش
sizzling
U
صدای سوختن کباب روی اتش
burn up
<idiom>
U
کاملا سوختن (معمولا برای چیزهایی غیرازساختمان)
burn down
<idiom>
U
کاملا سوختن (معمولابرای ساختمان استفاده میشود)
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
burnout velocity
U
سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
carry one's bat
U
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
fails
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
leg before
U
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
outed
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out-
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
regression rate
U
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
on-off button
U
خاموش
on/off light
U
خاموش
on/off
U
خاموش
extinguished
U
خاموش
soundless
U
خاموش
off
U
خاموش
uncommunicative
U
خاموش
h!
U
خاموش
hist
U
خاموش
mumchance
U
خاموش
silent
U
خاموش
whist
U
خاموش
quiescent
U
خاموش
silence
U
خاموش شدن
keep still
U
خاموش باش
silences
U
خاموش شدن
reserved
U
خاموش کم حرف
outed
U
دستگاه خاموش
silenced
U
خاموش شدن
quiet
U
ساکن خاموش
quietest
U
ساکن خاموش
taciturn
U
کم سخن خاموش
inactive status
U
خط مشی خاموش
extinctive
U
خاموش کننده
silencers
U
خاموش کننده
silencer
U
خاموش کننده
silencing
U
خاموش شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com