Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
one and nine balls billiard
U
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
cribbage billiard
U
بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
nine ball billiard
U
بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
poker pocket billiards
U
بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
strikers
U
بیلیارد بازی که نوبت اوست
striker
U
بیلیارد بازی که نوبت اوست
cowboy billiard
U
بیلیارد کیسهای با گوی اصلی و 3 گوی به شمارههای 1و 3 و 5
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
intermit
U
نوبت داشتن نوبت شدن
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
end
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ended
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ends
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
lawn bowling
U
بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
sequential
U
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlay
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficked
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlays
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
traffics
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlaying
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
activity
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
cystic
U
کیسهای
cystiform
U
کیسهای
follicular
U
کیسهای
sacciform
U
کیسهای
encysted
U
کیسهای
cystoid
U
کیسهای
pouchy
U
کیسهای
saccular
U
کیسهای
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing
U
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
stacks
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
bagging
U
پارچه کیسهای
vesiculate
U
کیسهای مثانهای
vesicular
U
کیسهای مثانهای
baggiest
U
کیسهای متورم
baggier
U
کیسهای متورم
baggy
U
کیسهای متورم
satchel charge
U
خرج کیسهای
burlap
U
پارچه کیسهای
fyke
U
دام کیسهای
purse seine
U
دام کیسهای
multisection charge
U
خرج چند کیسهای
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ends
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
trawled
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawling
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawl
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
purse net
U
دام کیسهای برای خرگوش گیری
purse seine
U
تور کیسهای برای ماهی گیری
trawling
U
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawl
U
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawled
U
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawls
U
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
vdt
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
codpieces
U
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece
U
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
billiards
U
بیلیارد
english billiards
U
بیلیارد انگلیسی
billiard table
U
میز بیلیارد
cueball
U
گوی بیلیارد
billiard
U
بازی بیلیارد
eight ball billiard
U
بیلیارد امریکایی
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
alternation
U
نوبت
tricking
U
نوبت
out of turn
U
بی نوبت
tricked
U
نوبت
turns
U
نوبت
periodicity
U
نوبت
reprise
U
نوبت
intermittence
U
نوبت
turn
U
نوبت
serves
U
نوبت
serve
U
نوبت
heats
U
نوبت
served
U
نوبت
toured
U
نوبت
tours
U
نوبت
tour
U
نوبت
touring
U
نوبت
tertian fever
U
نوبت غب
tertian fever
U
نوبت سه به یک
inning
U
نوبت
heat
U
نوبت
trick
U
نوبت
cues
U
باچوب بیلیارد زدن
balking billiard
U
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
cue
U
باچوب بیلیارد زدن
head
U
انتهای میز بیلیارد
snooker
U
بازی شبیه بیلیارد
rowed
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
shifts
U
نوبت کار
shifts
U
نوبت کاری
shifted
U
نوبت تعویض
shift
U
نوبت تعویض
shift
U
نوبت کار
shifted
U
نوبت کاری
movement credit
U
نوبت حرکت
shifts
U
نوبت تعویض
shifted
U
نوبت کار
it is my lead
U
نوبت من است
penalty
U
از کف دادن نوبت
every dog has his day
<idiom>
U
آسیاب به نوبت
intermittent
U
نوبت دار
shift
U
نوبت کاری
periods
U
نوبت مرحله
periods
U
روزگار نوبت
periods
U
نوبت ایست
period
U
نوبت مرحله
period
U
روزگار نوبت
period
U
نوبت ایست
handout
U
نوبت بازی
periodic
U
نوبت دار
roundest
U
نوبت گردکردن
trick
U
نوبت نگهبانی
whose turn is it?
U
نوبت کیست
penalties
U
از کف دادن نوبت
out of turn
U
خارج از نوبت
handouts
U
نوبت بازی
prime shift
U
نوبت اول
round robin
U
با گردش نوبت
round robin
U
نوبت گردشی
round
U
نوبت گردکردن
tricking
U
نوبت نگهبانی
tricked
U
نوبت نگهبانی
balkline
U
خط عرضی روی میز بیلیارد
carom
U
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
center spot
U
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
bed
U
سطح هموار کف میز بیلیارد
top
U
ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannon
U
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
beds
U
سطح هموار کف میز بیلیارد
English
U
گردش فرفرهای گوی بیلیارد
rotation billiard
U
بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
cannons
U
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
air register
U
تنظیم نوبت پرواز
first dogwatch
U
نوبت نگهبانی عصر
it is your move
U
نوبت شما است
rotas
U
جدول نوبت خدمت
roundest
U
نوبت گرد کردن
says
U
نوبت حرف زدن
say
U
نوبت حرف زدن
My turn!
U
حالا نوبت منه!
to be one's turn
[go]
U
نوبت
[کسی]
شدن
shift schedule
U
برنامه نوبت کاری
outed
U
نوبت سرویس اسکواش
collocation
U
نظم نوبت وترتیب
every other
<idiom>
U
به نوبت عرض شدن
out
U
نوبت سرویس اسکواش
out-
U
نوبت سرویس اسکواش
rota
U
جدول نوبت خدمت
batters
U
توپزنی که نوبت اوست
batter
U
توپزنی که نوبت اوست
on deck
U
دونده منتظر نوبت
The ball is in your court.
<idiom>
U
حالا نوبت تو است.
round
U
نوبت گرد کردن
on deck
U
در انتظار نوبت شنا
fifteen ball billiard
U
بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
lemon
U
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
masse
U
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
forty one continous billiard
U
بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
lemons
U
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
He jumped the queue.
U
پرید توی صف ( خارج از نوبت )
strikers
U
کروکه بازی که نوبت اوست
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
striker
U
کروکه بازی که نوبت اوست
every dog has his d.
U
هرکسی چندروزه نوبت اوست
follow shot
U
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
balking
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com