Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air raid
U
بمباران هوایی
air raids
U
بمباران هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bombardment photography
U
عکاسی از بمباران هوایی
shuttle bombing
U
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
target chart
U
نقشه هدفهای بمباران هوایی
Other Matches
laydown bombing
U
بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
loft bombing
U
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
bombardments
U
بمباران
bombing
U
بمباران
an air raid
U
بمباران
bombardment
U
بمباران
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
mass bombing
U
بمباران یکجا
mass bombing
U
بمباران زیاد
bomber
U
هواپیمای بمباران
bombed
U
بمباران کردن
bombers
U
هواپیمای بمباران
bombing height
U
ارتفاع بمباران
bombed out
U
بمباران کردن
area bombing
U
بمباران منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
deliver a series of blows
U
بمباران حریف
electron bombardment
U
بمباران الکترونی
bombarded
U
بمباران کردن
bombarding
U
بمباران کردن
bombards
U
بمباران کردن
bombard
U
بمباران کردن
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
bombs
U
بمباران کردن
neutron bombardment
U
بمباران نوترونی
bomb
U
بمباران کردن
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
A-bombs
U
بمباران اتمی کردن
A-bomb
U
بمباران اتمی کردن
atomization
U
عمل بمباران اتمی
dwell at
U
تا دستورثانوی بمباران کردن
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
shellproof
U
محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
bomb alarm system
U
سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
forlorn hope
U
دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
over the shoulder bombing
U
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
volleys
U
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying
U
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley
U
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleyed
U
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bombard
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
atmospheric
U
هوایی
pneumatic
U
هوایی
aerial line
U
خط هوایی
flying bridge
U
پل هوایی
linear distance
U
خط هوایی
aery
U
هوایی
aerials
U
هوایی
airborne
U
هوایی
acclimatization
U
هم هوایی
overhead conductor
U
خط هوایی
air strike
U
تک هوایی
air raid
U
تک هوایی
air raids
U
تک هوایی
overhead line
U
خط هوایی
aerial
U
هوایی
air attack
U
تک هوایی
anti aircraft
U
ضد هوایی
overhead roadway
U
پل هوایی
aviation medicine
U
طب هوایی
air built
U
هوایی
air
U
هوایی
air drawn
U
هوایی
airy
U
هوایی
raiding
U
تک هوایی
airhead line
U
خط سر پل هوایی
aired
U
هوایی
raided
U
تک هوایی
strike
U
تک هوایی
strikes
U
تک هوایی
raid
U
تک هوایی
over-pass
U
پل هوایی
aerobics
U
هوایی
aerobic
U
هوایی
overpass
U
پل هوایی
airs
U
هوایی
skyway
U
پل هوایی
overpasses
U
پل هوایی
AA
U
ضد هوایی
stuffiness
U
بد هوایی
air head
U
سر پل هوایی
air lane
U
خط هوایی
raids
U
تک هوایی
overhead
U
هوایی
skyrocket
U
موشک هوایی
air ship
U
کشتی هوایی
air mail
U
پست هوایی
aerial circuit
آنتن هوایی
air line
U
خط مستقیم هوایی
air material
U
اماد هوایی
aerial navigation
U
ناوبری هوایی
dolly
U
هدف کش هوایی
skyrocketed
U
موشک هوایی
skyrocketing
U
موشک هوایی
skyrockets
U
موشک هوایی
aerial burst
U
انفجار هوایی
aerial delivery
U
پرتاب هوایی
air letter
U
نامهء هوایی
air superiority
U
تفوق هوایی
air support
U
پشتیبانی هوایی
air hole
U
چاه هوایی
air intercept
U
رهگیر هوایی
air suprmacy
U
حاکمیت هوایی
aerial burst
U
ترکش هوایی
air line
U
سرویس هوایی
air marshal
U
سرلشکر هوایی
air mission
U
ماموریت هوایی
air route
U
مسیر هوایی
combat air patrol
U
گشتی هوایی
fly
U
توپ هوایی
air terminals
U
ترمینال هوایی
air terminal
U
ترمینال هوایی
air refueling
U
سوختگیری هوایی
air base
U
پایگاه هوایی
air position
U
وضعیت هوایی
air pockets
U
چاه هوایی
air pocket
U
چاه هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com