Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impressionistic
U
برداشت گذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impressions
U
برداشت
takings
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
offtake
U
برداشت
draw off
U
برداشت
impression
U
برداشت
acceptance
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
removal
U
برداشت
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
removal of slag
U
برداشت سرباره
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
removal of cinder
U
برداشت تفاله
removal of chips
U
برداشت براده
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
metal removal
U
برداشت براده
withdraws
U
برداشت از حساب
withdraw
U
برداشت از حساب
draw off
U
بده برداشت
dual impression
U
برداشت دوگانه
removing
U
برداشت کردن
removes
U
برداشت کردن
remove
U
برداشت کردن
first impression
U
برداشت نخستین
make a copy of
U
سواد برداشت
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
approach
U
برداشت روش
approached
U
برداشت روش
approaches
U
برداشت روش
stripping
U
برداشت لایه رو
overdrafts
U
اضافه برداشت
impressionistic
U
برداشت گرایانه
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
impressionists
U
برداشت گرای
overdraft
U
اضافه برداشت
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
impressionist
U
برداشت گرای
cropper
U
برداشت کننده محصول
nets
U
برداشت خالص کردن
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
nett
U
برداشت خالص کردن
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
net
U
برداشت خالص کردن
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
safe yield
U
بده قابل برداشت
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
handpick
U
برداشت محصول با دست
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
over-
U
گذار
over
U
گذار
transitions
U
گذار
transition
U
گذار
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
blazers
U
علامت گذار
investors
U
سرمایه گذار
spotter
U
خال گذار
space bar
U
فاصله گذار
shelver
U
در تاقچه گذار
shelver
U
در قفسه گذار
blazer
U
علامت گذار
founder
U
بنیان گذار
foundered
U
بنیان گذار
nomographer
U
قانون گذار
auctioneer
U
حراج گذار
outdoor recreation
U
گشت و گذار
swindler
U
کلاه گذار
assessor
U
خراج گذار
oviparous
U
تخم گذار
swindlers
U
کلاه گذار
founders
U
بنیان گذار
pawnor
U
رهن گذار
pledgor
U
رهن گذار
pledgor
U
وثیقه گذار
pracitcable
U
گذار کردنی
pricer
U
قیمت گذار
prizer
U
قیمت گذار
foundering
U
بنیان گذار
mortgagor
U
رهن گذار
insured
U
بیمه گذار
racers
U
مسابقه گذار
racer
U
مسابقه گذار
handlers
U
دسته گذار
handler
U
دسته گذار
markers
U
نشان گذار
marker
U
نشان گذار
investor
U
سرمایه گذار
tapper
U
توپی گذار
tracked layer
U
ریل گذار
tracklayer
U
ریل گذار
transit time
U
زمان گذار
transition period
U
دوره گذار
transition state
U
حالت گذار
zoogenic
U
بچه گذار
trend-setter
U
بدعت گذار
trend-setters
U
بدعت گذار
marker pen
علامت گذار
valuers
U
قیمت گذار
demographic transition
U
گذار جمعیت
encoder
U
رمز گذار
bailer
U
امانت گذار
accomodating
U
منت گذار
heretic
U
بدعت گذار
innovators
U
بدعت گذار
heretics
U
بدعت گذار
grader
U
نمره گذار
graduator
U
درجه گذار
grounder
U
کار گذار
bailor
U
امانت گذار
deepositor
U
ودیعه گذار
crossing site
U
محل گذار
discriminator
U
فرق گذار
coder
U
رمز گذار
dotter
U
نقطه گذار
punctuator
U
نقطه گذار
depositor
U
امانت گذار
valuer
U
قیمت گذار
grounder
U
پایه گذار
salvers
U
مرهم گذار
legislators
U
قانون گذار
differentiator
U
فرق گذار
lowpass
U
پایین گذار
contributory
U
خراج گذار
mark sense
U
نشان گذار
auctioneers
U
حراج گذار
bypassing
U
کنار گذار
bypasses
U
کنار گذار
bypassed
U
کنار گذار
lienee
U
وثیقه گذار
legislatrix
U
قانون گذار زن
insurant
U
بیمه گذار
salver
U
مرهم گذار
innovator
U
بدعت گذار
instaurator
U
بنیاد گذار
legator
U
میراث گذار
legiskative
U
قانون گذار
legislative
U
قانون گذار
legislator
U
قانون گذار
legislatress
U
قانون گذار زن
bypass
U
کنار گذار
dan runner
U
کشتی بویه گذار
dan layers
U
شناوه بویه گذار
burst gate
U
لامپ پیام گذار
buoy tender
U
کشتی بویه گذار
money lender
U
پول به بهره گذار
spacebar
U
کلید فاصله گذار
buoy tender
U
ناو بویه گذار
depositor
U
ودیعه گذار مودع
position control
U
پیچ مرکز گذار
minelayer
U
کشتی مین گذار
subcaliber
U
تفنگ اثر گذار
testator
U
شاهد میراث گذار
mine layer
U
کشتی مین گذار
dot generator
U
مولد خال گذار
minelayer
U
ناو مین گذار
net laying ship
U
کشتی تور گذار
miscreant
U
بدعت گذار خبیث
uniparous
U
هر باریک تخم گذار
free capital
U
سرمایه گذار پولی
truster
U
ودیعه گذار اعتباردهنده
pathfinder
U
هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan
U
نفر خرج گذار توپ
parentheses free nataton
U
نشان گذار بدون پرانتز
You are not pulling my leg , are you ?
U
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
truster
U
باور کننده امانت گذار
pathfinders
U
هواپیمای علامت گذار مسیر
to mince matters
U
از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmothers
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder
U
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
loader
U
خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
nomothetes
U
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encrypt
U
تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sentinel
U
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels
U
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com