Total search result: 203 (8 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
impersonator U |
بازی کننده سهم کسی در نمایش |
 |
 |
impersonators U |
بازی کننده سهم کسی در نمایش |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
name part U |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
 |
Other Matches |
|
 |
harlepuinade U |
نمایش لال بازی ودلقک بازی |
 |
 |
Punch and Judy shows U |
نمایش خیمه شب بازی |
 |
 |
Punch and Judy show U |
نمایش خیمه شب بازی |
 |
 |
sported U |
نمایش تفریحی بازی کردن |
 |
 |
sport U |
نمایش تفریحی بازی کردن |
 |
 |
acted U |
بازی کردن نمایش دادن |
 |
 |
performed U |
بازی کردن نمایش دادن |
 |
 |
act U |
بازی کردن نمایش دادن |
 |
 |
performs U |
بازی کردن نمایش دادن |
 |
 |
perform U |
بازی کردن نمایش دادن |
 |
 |
sports U |
نمایش تفریحی بازی کردن |
 |
 |
smash hit <idiom> U |
نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق |
 |
 |
personate U |
در لباس عوضی رل نمایش را بازی کردن |
 |
 |
game U |
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن |
 |
 |
money player U |
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار |
 |
 |
texts U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
text U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
colours U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
colour U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
NDR U |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
 |
 |
vertical U |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
 |
 |
shinny U |
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی |
 |
 |
soft clip area U |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
 |
 |
squash tennis U |
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند |
 |
 |
harlequinade U |
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی |
 |
 |
frame U |
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ |
 |
 |
cutthroat U |
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند |
 |
 |
gamesmanship U |
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی |
 |
 |
misplay U |
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن |
 |
 |
game U |
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
monitored U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
monitor U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
images U |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
 |
 |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
 |
 |
screenful U |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
monitors U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
fire fight U |
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی |
 |
 |
to make a trick U |
با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی] |
 |
 |
dib U |
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند |
 |
 |
kiss in the ring U |
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد |
 |
 |
shinney U |
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود |
 |
 |
menu U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
page U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
pages U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
graphic U |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
 |
 |
menus U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
paged U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
intermezzo U |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
 |
 |
animations U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
animation U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
pop down menu U |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
 |
 |
screened U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
edit U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
screening, screenings U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
roll scroll U |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
 |
 |
screens U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
edited U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
dress rehearsals U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
previews U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
dress rehearsal U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
preview U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
window U |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
text U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
screen U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
texts U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
marching display U |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
 |
 |
ansi U |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
 |
 |
dotting U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
resolution U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
resolutions U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
dot U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
non destructive cursor U |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
 |
 |
animation U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
animations U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
format U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
formats U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
wetzel U |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
 |
 |
area U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
areas U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
inning U |
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ |
 |
 |
enhancing U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhanced U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhance U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
mat U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
composition and make up terminal U |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
 |
 |
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
 |
 |
graphics U |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
 |
 |
mats U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
 |
 |
enhances U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
snowed U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
snow U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screening, screenings U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screens U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
snowing U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screen U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screened U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
snows U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
alphanumeric U |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
 |
 |
resolutions U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
resolution U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
crampet game U |
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج |
 |
 |
charlatanic U |
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی |
 |
 |
scroll U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
scrolls U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
data scope U |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
 |
 |
enhanced U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhancing U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhance U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhances U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
divertissement U |
بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |
 |
 |
to put on the stage U |
بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |
 |
 |
format U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
formats U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
antialiasing U |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
 |
 |
Bureaucracy . Red tape . U |
کاغذ بازی ( قرطاس بازی ) |
 |
 |
menu U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
graphics U |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
 |
 |
menus U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
corrector U |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
 |
 |
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
 |
 |
graphics U |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
 |
 |
persistence U |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
 |
 |
blacker U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
black U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
blacks U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
phosphor U |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
 |
 |
blackest U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
size U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
 |
 |
blacked U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
sizes U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
 |
 |
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
real time U |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
 |
 |
to portray somebody [something] U |
نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن] |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
fullest U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
full U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
non destructive cursor U |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
 |
 |
terminal U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
terminals U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
paged U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
page U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
pages U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
ansi U |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
 |
 |
non interlaced U |
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد |
 |
 |
visual display unit U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
off screen image U |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
 |
 |
visual display terminal U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
cascading windows U |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
 |
 |
batting order U |
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت |
 |
 |
windowing U |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
 |
 |
rowed U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
rows U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
row U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
bipolar U |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
 |
 |
window U |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
 |
 |
solids U |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
 |
 |
solid U |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
 |
 |
showboat U |
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق |
 |
 |
round robin (tournament or contest) <idiom> U |
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند |
 |
 |
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
 |
 |
raster U |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
 |
 |
altitude/height hold U |
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما |
 |
 |
propounder U |
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی |
 |
 |
marshaller U |
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان |
 |
 |
inhibitor U |
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال |
 |
 |
paper white monitor U |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
 |
 |
quick disconnect coupling U |
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده |
 |
 |
primer U |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
 |
 |
sensor U |
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده |
 |
 |
primers U |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
 |
 |
homogeneous computer network U |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
 |
 |
makgi boowi U |
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو |
 |
 |
distractive U |
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر |
 |
 |
steam fitter U |
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار |
 |
 |
interceptor U |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
 |
 |
vasomotor U |
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها |
 |
 |
changer U |
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری |
 |
 |
del credere U |
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها |
 |
 |
interceptors U |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
 |
 |
detonator U |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
 |
 |
detonators U |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
 |
 |
search jammer U |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
 |
 |
billiard point U |
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن |
 |
 |
prepossessing U |
مجذوب کننده جلب توجه کننده |
 |
 |
suppressive U |
خنثی کننده اتش سرکوب کننده |
 |
 |
sprining charge U |
خرج چال کننده یا گود کننده |
 |
 |
claqueur U |
تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده |
 |