Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
failure safety
U
ایمنی در برابر خرابی
reliability
U
ایمنی در برابر خرابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
howitzer
U
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
U
سه برابر سه برابر کردن
safety
U
ایمنی
security
U
ایمنی
immunity
U
ایمنی
immunology
U
ایمنی شناسی
arlbery strap
U
تسمه ایمنی
safety glass
U
عینک ایمنی
cold iron watch
U
پاس ایمنی
catching belt
U
کمربند ایمنی
safety belts
U
کمربند ایمنی
safety belt
U
کمربند ایمنی
emotional security
U
ایمنی هیجانی
security glass
U
شیشه ایمنی
immunodeficiency
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
safety lamp
U
چراغ ایمنی
insecure
U
بدون ایمنی
crash helmets
U
کلاه ایمنی
goggles
U
عینک ایمنی
immune defect
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
lifebelt
U
کمربند ایمنی
life line
U
طناب ایمنی
locking wire
U
سیم ایمنی
lifebelts
U
کمربند ایمنی
log in sequrity
U
ایمنی ورود
overall safety
U
ایمنی کامل
safe valve
U
دریچه ایمنی
safty face shield
U
ماسک ایمنی
safety wire
U
سیم ایمنی
safety trap
U
تله ایمنی
safety post
U
پایه ایمنی
safety motive
U
انگیزه ایمنی
safety hazard
U
مخاطره ایمنی
safety glasses
U
عینک ایمنی
safety glass
U
شیشه ایمنی
safety fuse
U
فیوز ایمنی
trycocks
U
شیر ایمنی ناو
crash helmets
U
کلاه خود ایمنی
immunodeficiency
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immunologic
U
وابسته به ایمنی شناسی
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
safety mechanism
U
ساز و کار ایمنی
immune defect
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
safety interlock
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
combat helmet
U
کلاه ایمنی جنگی
[ارتش]
flame safety
U
ایمنی در مقابل شعله اتش
to put safety first
[foremost]
U
اولویت اول را به ایمنی دادن
immunochemistry
U
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
AIDS
U
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
machanic
U
کمربند ایمنی اویزان از سقف
safety locking devices
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
bindery
U
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
helmets
U
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
safety interlocks
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
helmet
U
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
buddy system
U
شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
strong safety
U
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ergonomics
U
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
splash proof enclosure
U
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
SSL
U
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است
failure
U
خرابی
devastation
U
خرابی
breakdowns
U
خرابی
breakdown
U
خرابی
disrepair
U
خرابی
failures
U
خرابی
malfunctions
U
خرابی
ruining
U
خرابی
malfunction
U
خرابی
ruins
U
خرابی
ruin
U
خرابی
destruction
U
خرابی
desolation
U
خرابی
fault
U
خرابی
faulted
U
خرابی
faults
U
خرابی
wreckage
U
خرابی
eversion
U
خرابی
dilapidation
U
خرابی
ruination
U
خرابی
rottenness
U
خرابی
demolitions
U
خرابی
demolition
U
خرابی
wrecks
U
خرابی
wrecking
U
خرابی
wreck
U
خرابی
smashes
U
خرابی
godsend
U
خرابی
smash
U
خرابی
havoc
U
خرابی
malfunctioned
U
خرابی
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
power failure
U
خرابی برق
fail-safe
U
با خرابی امن
insulation fault
U
خرابی نارسانا
fail safe
U
با خرابی امن
failure rate
U
میزان خرابی
wrack
U
خرابی بدبختی
decays
U
خرابی تنزل
decaying
U
خرابی تنزل
decayed
U
خرابی تنزل
decay
U
خرابی تنزل
failure free
U
بدون خرابی
fail softly
U
با خرابی تدریجی
fail softly
U
با خرابی ملایم
power failures
U
خرابی برق
car breakdown
U
خرابی اتومبیل
to do execution
U
خرابی وارداوردن
page fault
U
خرابی صفحه
transient failure
U
خرابی گذرا
catastrophic failure
U
خرابی فجیع
collapse mechanism
U
مکانیزم خرابی
disk crash
U
خرابی دیسک
equipment failure
U
خرابی تجهیزاتی
the mischief of it is that'
U
خرابی ان اینست که
fail soft
U
با خرابی ملایم
fail soft
U
با خرابی تدریجی
failure rate
U
نرخ خرابی
error description
U
توضیح خرابی
crashingly
U
شکستگی خرابی
crashing
U
شکستگی خرابی
fault description
U
توضیح خرابی
description of error
U
توضیح خرابی
crash
U
شکستگی خرابی
defect description
U
توضیح خرابی
crashed
U
شکستگی خرابی
crashes
U
شکستگی خرابی
failure prediction
U
پیش بینی خرابی
ravage
U
خرابی وارد اوردن
drinking was his ruin
U
باعث خرابی اوشد
ravaged
U
خرابی وارد اوردن
ravages
U
خرابی وارد اوردن
ravaging
U
خرابی وارد اوردن
failure logcing
U
ثبت وقوع خرابی
non destructive test
U
ازمایش بدون خرابی
clean
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
machines
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machined
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
terminals
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
mean time between failures
U
زمان میانگین بین دو خرابی
cleaned
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleanest
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleans
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
wrackful
U
خراب کننده مسبب خرابی
autos
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
failures
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
cabled
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
failure
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
bombs
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
detritus
U
چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
standbys
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
auto
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
bombed
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bomb
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
on line fault tolerant system
U
سیستم تحمل خرابی درون خطی
bombed out
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
cable
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
maintainability
U
ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
bent
U
اسم رمز برای خرابی وسایل
destruct
U
خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
degradation
U
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
machines
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
standby
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
machined
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
cacogenics
U
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
structural damage
U
خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
mtbf
U
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
palnut
U
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
glitch
U
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
shut off mechanism
U
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
contingency plan
U
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
MTF
U
متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
it tends to ruin him
U
وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
redundancies
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintainability
U
توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
redundancy
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
standby
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com