English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
Intel U شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cyclic U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
fifo U اولین صادره از اولین وارده
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
initiatory U اولین
headmost U اولین
initialing U اولین
initialed U اولین
initialling U اولین
initials U اولین
initialled U اولین
initial U اولین
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
initialled U اولین امضاء
initialed U اولین قسمت
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین امضاء
immediate destination U اولین مقصد
first strike U اولین ضربه
initialing U اولین یا در ابتدا
initial U اولین قسمت
initials U اولین امضاء
initials U اولین قسمت
initial U اولین یا در ابتدا
initial U اولین امضاء
initialling U اولین یا در ابتدا
initialling U اولین امضاء
initialling U اولین قسمت
initialed U اولین یا در ابتدا
initialled U اولین یا در ابتدا
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین امضاء
initials U اولین یا در ابتدا
second U که پس از اولین می آید
seconded U که پس از اولین می آید
betimes U در اولین فرصت
first generation U اولین سری
seconding U که پس از اولین می آید
seconds U که پس از اولین می آید
first salvo U اولین رگبار
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
gunning U تیراندازی
shootings U تیراندازی
pop U تیراندازی
popped U تیراندازی
pops U تیراندازی
musketry U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
archery U تیراندازی
shooting U تیراندازی
at your earliest convenience U در اولین فرصت مناسب
first light U اولین طلیعه خورشید
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
first ionization potential U پتانسیل اولین یونش
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
dday U اولین روزاغاز بکار
straight run pitch U تفاله اولین تقطیر
at first light U در اولین روشنایی روز
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
lived U تیراندازی جنگی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
live U تیراندازی جنگی
gunnery U قوانین تیراندازی
fires U تیراندازی کردن
fired U تیراندازی کردن
gun U تیراندازی کردن
guns U تیراندازی کردن
gunning U تمرین تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
delivery error U اشتباه در تیراندازی
field archery U تیراندازی صحرایی
handbow U کمان تیراندازی
ready position U حاضربه تیراندازی
shoots U تیراندازی کردن
shoot U تیراندازی کردن
scheme of fire U طرح تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
methode of fire U روش تیراندازی
fire power U قدرت تیراندازی
automatic fire U تیراندازی خودکار
the butts U میدان تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
fire bay U دهلیز تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
conduct of fire U اجرای تیراندازی
horseback archery U تیراندازی سواره
conduct of fire U هدایت تیراندازی
offhand U تیراندازی ایستاده
firing table U جدول تیراندازی
riflery U تیراندازی تفنگداری
firing area U منطقه تیراندازی
combat firing U تیراندازی جنگی
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
for the first [last] time U برای اولین [آخرین] بار
first offenders U متخلف برای اولین بار
first offender U متخلف برای اولین بار
lifo U اولین صادره ازاخرین وارده
CERN U یس که www اولین آنجا اختراع شد
standards U اولین مگا بایت حافظه در PC.
standard U اولین مگا بایت حافظه در PC.
home U اولین رکورد داده در فایل
January U اولین ماه سال مسیحی
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
filo U اخرین صادره از اولین وارده
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
homes U اولین رکورد داده در فایل
autos U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
set up U اماده تیراندازی کردن
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
range correction U تصحیح برد تیراندازی
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
shot U تیراندازی شده تیرخورده
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
shot U گلوله تیراندازی شده
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
shots U گلوله تیراندازی شده
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com