Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
planned economies
U
اقتصاد برنامهای
planned economy
U
اقتصاد برنامهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
background program
U
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
normative economics
U
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
foreground program
U
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
expanding economy
U
اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
planned economy
U
اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
planned economies
U
اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
market economies
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
programmatic
U
برنامهای
extracurricular
U
فوق برنامهای
program budget
U
بودجه برنامهای
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
multiprogrammed
U
چند برنامهای
uniprogramming system
U
سیستم عملکرد تک برنامهای
languages
U
برنامهای که به عنوان مترجم
multiprogramming
U
عملکرد چند برنامهای
domain
U
برنامهای که حق کپی ندارد
language
U
برنامهای که به عنوان مترجم
in line coding
U
کدگذاری درون برنامهای
domains
U
برنامهای که حق کپی ندارد
microsoft
U
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
layer
U
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers
U
برنامهای که تقاضای ارسال کند
firmware
U
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
corrupt
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupted
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupting
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupts
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
in line subroutine
U
زیر روال درون برنامهای
macdraw
U
برنامهای ترسیمی که برای هنر
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
digital darkroom
U
برنامهای برای بهبود تصویر
corrida
U
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
illegal
U
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
self-
U
برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود.
checksum
U
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
check total
U
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
extracurricular
U
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
indexer
U
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
random number
U
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
run duration
U
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
software mointor
U
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
sort generator
U
برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
relocate
U
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
language
U
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
relocated
U
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
languages
U
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
handlers
U
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
handler
U
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
relocates
U
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
relocating
U
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
object
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
systems analysis
U
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
direct objects
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
optimizer
U
برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
hogs
U
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hog
U
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogged
U
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
objected
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
thread
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
commoners
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commonest
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
objects
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
threads
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
indirect objects
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objecting
U
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
common
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
merge print program
U
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
dynamic
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
packing
U
برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
dynamically
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
routines
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
loader
U
برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
indirect objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
mp/m
U
برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
direct objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
objected
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
economies
U
اقتصاد
economy
U
اقتصاد
water utilization
U
اقتصاد اب
e r p
U
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
high level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
multiphase program
U
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
What You See Is All You Get
U
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
set up
U
برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
dynamic economy
U
اقتصاد متحرک
micro economics
U
اقتصاد خرد
mental economy
U
اقتصاد روانی
mathematical economics
U
اقتصاد ریاضی
microeconomics
U
اقتصاد خرد
monetary economy
U
اقتصاد پولی
moneyless economy
U
اقتصاد بی پول
dualistic economy
U
اقتصاد دوگانه
descriptive economics
U
اقتصاد توصیفی
domestic economy
U
اقتصاد محلی
domestic economy
U
اقتصاد داخلی
directed economy
U
اقتصاد ارشادی
econometrics
U
اقتصاد سنجی
household economy
U
اقتصاد خانگی
housing economics
U
اقتصاد مسکن
macroeconomics
U
اقتصاد کلان
macro economics
U
اقتصاد کلان
keynesian economics
U
اقتصاد کینز
laissez faire economy
U
اقتصاد ازاد
labor economics
U
اقتصاد کار
industrial economics
U
اقتصاد صنعتی
heat economy
U
اقتصاد حرارت
guild economy
U
اقتصاد صنفی
fuel economy
U
اقتصاد سوخت
engineering economics
U
اقتصاد مهندسی
exchange economy
U
اقتصاد مبادلهای
dynamic economy
U
اقتصاد پویا
factory economy
U
اقتصاد کارخانهای
marxist economics
U
اقتصاد مارکسیستی
free economy
U
اقتصاد ازاد
from an economical standpoint
U
از لحاظ اقتصاد
managerial economics
U
اقتصاد مدیریت
institutional economics
U
اقتصاد نهادی
minister of finance
U
وزیر اقتصاد
interest
U
بهره
[اقتصاد]
share of stock
[American English]
U
سهم
[اقتصاد]
turnover
[British English]
U
فروش
[اقتصاد]
sales
U
فروش
[اقتصاد]
realisation
[British E]
[of something]
U
نقدی
[اقتصاد]
realization
[American E]
[of something]
U
نقدی
[اقتصاد]
realisation
[British E]
[of something]
U
واریزحساب
[اقتصاد]
realization
[American E]
[of something]
U
واریزحساب
[اقتصاد]
liquidation
[of something]
U
واریزحساب
[اقتصاد]
welfare economics
U
اقتصاد رفاه
price theory
U
اقتصاد خرد
positive economics
U
اقتصاد اثباتی
positive economics
U
اقتصاد توصیفی
positive economics
U
اقتصاد مثبت
plutonomy
U
اقتصاد سباسی
planless economy
U
اقتصاد بی نقشه
planless economy
U
اقتصاد نسنجیده
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
open economy
U
اقتصاد باز
normative economics
U
اقتصاد هنجاری
neoclassical economics
U
اقتصاد نئوکلاسیک
natural economy
U
اقتصاد غیرپولی
natural economy
U
اقتصاد طبیعی
principles of economics
U
اصول اقتصاد
principles of economy
U
اصول اقتصاد
quantitative economics
U
اقتصاد کمی
weak economy
U
اقتصاد ضعیف
warfare economy
U
اقتصاد جنگی
token economy
U
اقتصاد ژتونی
test economy
U
اقتصاد ازمون
subsistence economy
U
اقتصاد معیشتی
static economy
U
اقتصاد ایستا
spotaneous economy
U
اقتصاد خودبخودی
soviet economy
U
اقتصاد شوروی
sound economy
U
اقتصاد قوی
liquidation
[of something]
U
نقدی
[اقتصاد]
regional economy
U
اقتصاد منطقهای
reaganomics
U
اقتصاد ریگانی
quantitative economics
U
اقتصاد ریاضی
national economy
U
اقتصاد ملی
economist
U
متخصص اقتصاد
political economy
U
اقتصاد سیاسی
mixed economies
U
اقتصاد مختلط
economy
U
علم اقتصاد
economics
U
علم اقتصاد
agricultural economics
U
اقتصاد کشاورزی
applied economics
U
اقتصاد صنعتی
mixed economy
U
اقتصاد مختلط
planned economy
U
اقتصاد بانقشه
economists
U
متخصص اقتصاد
home economics
U
اقتصاد منزل
economically
U
از نظر اقتصاد
economically
U
ازروی اقتصاد
economically
U
از لحاظ اقتصاد
command economies
U
اقتصاد دستوری
command economy
U
اقتصاد دستوری
planned economies
U
اقتصاد سنجیده
market economy
U
اقتصاد بازار
market economies
U
اقتصاد بازار
planned economies
U
اقتصاد بانقشه
planned economy
U
اقتصاد سنجیده
arithmetic , political
U
اقتصاد سیاسی
balance economy
U
اقتصاد متوازن
centrally planned economy
U
اقتصاد متمرکز
closed economy
U
اقتصاد بسته
economies
U
علم اقتصاد
barter economy
U
اقتصاد پایاپای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com