English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
also eligible U اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
sleepers U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleeper U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
alternative U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
alternatives U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
in the event of U درصورت
failing U درصورت کوتاهی از
failings U درصورت کوتاهی از
gashing U جای زخم درصورت
gashes U جای زخم درصورت
blackheads U جوش کوچک درصورت
blackhead U جوش کوچک درصورت
gashed U جای زخم درصورت
gash U جای زخم درصورت
on the surface U درصورت فاهر از بیرون
kelpie U جن اسبی
kelpy U جن اسبی
equine U اسبی
horsey U اسبی
horse car U واگن اسبی
horsecar U واگن اسبی
horse U اسبی وابسته به اسب
to ride on a horse U اسبی را سوار شدن
dragons U گردان سوار اسبی
dragon U گردان سوار اسبی
prancer U اسبی که روی دو پا بلندمیشود
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
to ride on a horse U روی اسبی سوارشدن
horsehead nebula U ابری کله اسبی
ponytails U ارایش دم اسبی گیسو
ponytail U ارایش دم اسبی گیسو
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
subject to being unsold U فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
highweight U اسبی که زیادترین وزن راگرفته
to put money on a horse U روی اسبی گرو بستن
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
stealer U اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
to chant a horse U بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
to p a vehicle or horse U جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
tramway U واگن راه اهن برقی یا اسبی
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
limulus U خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
buyer's option to duble U خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
seller's option to duble U خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
war crimes U اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
heir presumptive U وارث درجه دوم که درصورت نبودن حخاجبی وارث میشوند وارث مقدر
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
cavalry U سوار نظامی سوار اسبی
butterfly saddle rug U قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
hobbledehoy U کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
literate U که میتواند بخواند
non volatile U ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
rising mine U مینی که میتواند به سطح اب بیاید
detector U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
application years U مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
detectors U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
stated U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
world is one's oyster <idiom> U هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
fields U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
state- U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
adders U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
dynamically U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
chip U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
adder U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
field U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
stating U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
doubled U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
doubled up U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
chips U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
fielded U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
machined U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
answer/originate U که میتواند داده دریافت یا ارسال کند
states U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
hydro airplane U هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
double U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
smarting U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smart U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarter U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
scope U محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
an economist of time U کسی که میتواند در وقت صرفه جویی کند
smartest U ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
burn through range U مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
bi fuel U موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
counter check U چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
asr U وسیله یا ترمینالی که میتواند اطلاعات را ارسال و دریافت کند
bi directional U داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
failure U متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
originate answer U مدمی که میتواند هم پیامهارا تولید کرده و هم به انهاجواب دهد
failures U متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
pickup field U زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
real income U مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
microscopist U کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
wryneck U یکجور دارکوب که میتواند سرخود را دور شانه بگرداند
optical U وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
capacitor U عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
T link U که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
astrodome U گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
lander U فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند
expansion U اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
fanning U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
unprotected U بخشی از صفحه نمایش کامپیوتر که کاربر میتواند تغییر دهد
writes U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
fans U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
write U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
fanned U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fan U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
fusible link U اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
perfectionists U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionist U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
parametric U وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
ate U که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
colours U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
YMODEM U بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
integer basic U نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
printed U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
colour U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
usenet U که هرکاربر میتواند پیامی بیفزاید یا به پیام دیگری چیزی اضافه کند
eighty column screen U صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
aggregates U بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
meniscus U سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد
productive U مدت زمانی که یک کامپیوتر میتواند کارهای بدون خطا را انجام دهد
industrial union U اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
prints U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
aggregate U بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
alphanumeric U عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
variable delivery pump U پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
debt limit U حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
doubled U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
vab U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
graphic U تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
regional breakpoint U نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
scalable font U روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
reentrant U روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com