English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neuromuscular U وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
neurotic U دچار اختلال عصبی
bronchial asthma U تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
flutter U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
intensity of rain fall U شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
lane U مسیر که باخط کشی مشخص میشود
lanes U مسیر که باخط کشی مشخص میشود
neuritis U التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
glitch U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
programmable function key U یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود
vertex U نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
dynamically U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
bi directional U انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
dynamic U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
tempers U درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
temper U درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
tempered U درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
fixes U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
nervation U ساختمان عصبی شبکه عصبی
neuralgia U درد عصبی مرض عصبی
sdlc U معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
frequency shift keying U روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
ansi U سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
banner page U صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
algorithms U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
protensive U مزمن
chronic U مزمن
persistent U مزمن
segment U فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments U فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
secular stagnation U رکود مزمن
ailment U بیماری مزمن
secular inflation U تورم مزمن
chronic pain U درد مزمن
chronic unemployment U بیکاری مزمن
ailments U بیماری مزمن
chronic inflation U تورم مزمن
inveterately U بطور دیرینه یا مزمن
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
strychninism U مسمومیت مزمن در اثراستعمال ممتد استرکنین
antigravity muscles U عضلات ضد گرانش
contralateral muscles U عضلات مقابل
contralateral muscles U عضلات مخالف
dystaxia U رعشه عضلات
skeletal muscles U عضلات مخطط
catalepsy U جمود عضلات
tetany U کزاز عضلات
flabby U دارای عضلات شل
relaxation U شل کردن عضلات
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
ligamentary U مربوط به رباط عضلات
kymograph U انقباض عضلات و غیره
Firm muscles ( flesh ) . U عضلات (گوشت ) محکم
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
guiding U عضلات کمکی مجاور
catalepsy U تصلب وسخت شدن عضلات
tic U انقباض غیر عادی عضلات
tics U انقباض غیر عادی عضلات
pleurodynia U درد پهلوو عضلات سینه
hamstrings U عضلات عقب ران زردپی
hamstring U عضلات عقب ران زردپی
hamstringing U عضلات عقب ران زردپی
pleuralgia U درد پهلوو عضلات سینه
abasia U عدم همکاری عضلات محرکه
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
hamstrung U عضلات عقب ران زردپی
sweeny U از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeney U ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
knee flexion and extension machine U دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
muscle bound U دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
descriptor U کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
twitchy U عصبی
on pins and needles <idiom> U عصبی
neurogram U رد عصبی
keyed up <idiom> U عصبی
overwrought U عصبی
uptight U عصبی
neural U عصبی
abnerval U عصبی
engram U رد عصبی
nervelessness U بی عصبی
nervous U عصبی
neurotic U عصبی
shocks U حمله عصبی
causalgia U سوزش عصبی
neural network U شبکه عصبی
neural conduction U رسانش عصبی
interneural U داخل عصبی
neural satiation U اشباع عصبی
neural reverbration U ارتعاش عصبی
neural lesion U ضایعه عصبی
neuritis U التهاب عصبی
neural discharge U تخلیه عصبی
nerves U رشته عصبی
sweat bullets/blood <idiom> U عصبی بودن
plexus U شبکه عصبی
neuralgia U درد عصبی
nerve U رشته عصبی
neural induction U القای عصبی
nerve block U وقفه عصبی
interneuron U داخل عصبی
nerve cell U سلول عصبی
willies U حمله عصبی
ganglion U غده عصبی
neurofibril U تار عصبی
nerve fibre U تار عصبی
shocked U حمله عصبی
neurocyte U یاخته عصبی
neurons U یاخته عصبی
Relax! U عصبی نشو!
nerve ending U پایانه عصبی
shock U حمله عصبی
nerve deafness U کری عصبی
nerve current U جریان عصبی
neuron U یاخته عصبی
nerve cell U یاخته عصبی
nerve center U مرکز عصبی
nerve impulse U تکانه عصبی
anorexia nervosa U بی اشتهایی عصبی
neural arc U قوس عصبی
psychochemical agent U عامل عصبی
nervous system U دستگاه عصبی
psychochemical agent U گاز عصبی
nervelessly U از روی بی عصبی
nerve tissue U بافت عصبی
nervous systems U دستگاه عصبی
nerve plexus U شبکه عصبی
nerve path U گذرگاه عصبی
lose temper <idiom> U عصبی شدن
neural circuit U مدار عصبی
neural bond U پیوند عصبی
neuroplexus U شبکه عصبی
perturbations U اختلال
tribulations U اختلال
perturbation U اختلال
tribulation U اختلال
line hit U اختلال خط
irregularity U اختلال
disturbance U اختلال
disorder U اختلال
impariment U اختلال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com