Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nuclear powered submarine
U
submarine nuclear
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nuclear submarine
U
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
submarine
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine
U
تخته موج بیش از حد کوچک
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
U
با زیردریایی حمله کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
submarine
U
تحت البحری
submarine
U
زیر دریایی
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
submarine boat
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine pipeline
U
خطلولهزیردریایی
submarine boat
U
زیردریایی
submarine chaser
U
قایق مامور تعقیب زیر دریایی
submarine chaser
U
ناوچه ضد زیردریایی
submarine ladle
U
پاتیل بمبی شکل
submarine sanctuaries
U
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
conventional submarine
U
زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
submarine canyon
U
تنگهزیردریایی
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered
U
توان از دست رفته
powered
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powered
U
خاموش کردن یک وسیله
powered
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powered
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered
U
زور بکاربردن
powered
U
برتری
powered
U
توان
powered
U
قدرت
powered
U
برقی
powered
U
زور
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
powered
U
توان نیرو
powered
U
برق
powered
U
توان برقی
powered
U
نیرو
powered
U
نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
powered
U
قدرت دیدذره بین
powered
U
دستگاه برقی
powered
U
اقتدار سلطه نیروی برق
powered
U
قوه یا توان
powered
U
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powered
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered
U
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powered
U
حذف توان کامپیوتر
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
U
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
powered
U
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
powered
U
قدرت نیرو
powered
U
شدت
powered
U
توانایی
powered
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
powered
U
اقتدار و اختیار
powered
U
راندن
powered
U
قوه
powered
U
انرژی
powered
U
دولت
high-powered
U
پر توان
high-powered
U
پر زور
high-powered
U
پر نیرو
sound powered
U
وسیله صوتی
sound powered
U
صوتی
high-powered
U
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
high-powered
U
توانمند
sound powered telephone
U
تلفن صوتی
non-nuclear
U
ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
nuclear
U
هستهای
nuclear
U
مغزی
nuclear
U
اتمی
nuclear
U
مربوط به اتمی
non-nuclear
U
غیراتمی
non-nuclear
U
نااتمی
nuclear reaction
U
واکنش هستهای
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
nuclear radius
U
شعاع هسته
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
nuclear-free
U
مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear pile
U
پیل هستهای
nuclear power
U
نیروی هستهای
nuclear power
U
انرژی هستهای
nuclear size
U
اندازه هسته
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear winter
U
زمستان اتمی
nuclear membrane
U
عضوهستهای
nuclear whorl
U
پیچهستهای
nuclear warfare
U
میدان جنگ اتمی
nuclear warfare
U
جنگ اتمی
nuclear transformation
U
تبدیل هستهای
nuclear structure
U
ساختار هستهای
nuclear strike
U
تک هستهای
nuclear strike
U
تک اتمی
nuclear particle
U
هستک
nuclear reactor
U
پیل اتمی
nuclear configuration
U
ترکیب هستهای
nuclear corrosion
U
فرسایش هستهای
nuclear detector
U
اشکارساز هستهای
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
nuclear electron
U
الکترون هسته
nuclear energy
U
انرژی هستهای
nuclear chemistry
U
شیمی هستهای
nuclear charge
U
بار هسته
nuclear cell
U
پیل اتمی
nuclear reactor
U
واکنشگاه هستهای
nuclear reactors
U
پیل اتمی
nuclear reactors
U
راکتور هستهای
nuclear reactors
U
واکنشگاه هستهای
nuclear families
U
خانواده هستهای
nuclear reactor
U
راکتور هستهای
nuclear family
U
خانواده هستهای
nuclear engineering
U
تکنولوژی هستهای
nuclear technology
U
تکنولوژی هستهای
nuclear number
U
عدد جرمی
nuclear number
U
عدد هستهای
nuclear parity
U
همطرازی اتمی
nuclear parity
U
قدرت اتمی یکسان
nuclear fusion
U
همجوشی هستهای
nuclear fusion
U
گداخت هستهای
nuclear fusion
U
گداز هستهای
nuclear equipoise
U
گلوله اتمی ممنوعه
nuclear equipoise
U
گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear fission
U
انشقاق هستهای
nuclear magneton
U
مگنتون هسته
nuclear fission
U
شکافت هستهای
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
nuclear fusion
U
ذوب هستهای
nuclear power station
U
نیروگاه هسته ای
nuclear power plant
U
تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power production
U
تولید انرژی هستهای
nuclear power station
U
نیروگاه هستهای
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
nuclear binding energy
U
انرژی اتصال هستهای
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
effective nuclear charge
U
بار موثر هسته
nuclear boiler room
U
اتاقکمولدبخارهستهای
civil nuclear powers
U
کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers
U
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
attack nuclear carrier
U
ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear fusion energy
U
انرژی ذوب هستهای
nuclear power plant
U
نیروگاه هسته ای
production of electricity from nuclear energy
U
تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared
[pronounced]
opponent of nuclear power
U
مخالف آشکار
[اعلام شده]
انرژی هسته ای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com