Total search result: 201 (17 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
ASIC U |
ICهای خاص برای یک کار خاص یا خصوصیات مشخص |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
packaged U |
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند. |
 |
 |
packages U |
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند. |
 |
 |
package U |
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند. |
 |
 |
personal U |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
 |
 |
hybrid circuit U |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
 |
 |
rule U |
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند |
 |
 |
quartz clock U |
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
silicon U |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
 |
 |
particularity U |
دارای خصوصیات معینی خصوصیات برجسته |
 |
 |
multifunction U |
صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد |
 |
 |
querying U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
 |
 |
queried U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
 |
 |
query U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
 |
 |
queries U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
 |
 |
exception U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
exceptions U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
B register U |
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود |
 |
 |
temporarily U |
برای زمان مشخص یا نه همیشه |
 |
 |
to be clear to somebody U |
برای کسی مشخص بودن |
 |
 |
named departure point U |
نقطه مشخص برای حرکت |
 |
 |
named port of shipment U |
بندر مشخص برای حمل |
 |
 |
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
fine tune U |
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی |
 |
 |
serve one's purpose <idiom> U |
مفیدبودن شخص برای کاری مشخص |
 |
 |
keypad U |
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص |
 |
 |
voyage charter U |
اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص |
 |
 |
MMX U |
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
 |
 |
label U |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
 |
 |
fields U |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
 |
 |
labeling U |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
 |
 |
fielded U |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
 |
 |
labelled U |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
 |
 |
boundaries U |
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه |
 |
 |
boundary U |
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه |
 |
 |
labels U |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
 |
 |
symbolic i/o assignment U |
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی |
 |
 |
dispatching priority U |
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها |
 |
 |
beaufort scale U |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
 |
 |
field U |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
 |
 |
rs c U |
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند |
 |
 |
flags U |
یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود |
 |
 |
private U |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
 |
 |
privates U |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
 |
 |
flag U |
یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود |
 |
 |
role indicator U |
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص |
 |
 |
effective U |
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است |
 |
 |
Hypergraphia U |
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن] |
 |
 |
claim frame U |
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه |
 |
 |
electronic U |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
 |
 |
arithmetic U |
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند |
 |
 |
bombed out U |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
 |
 |
universal U |
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه |
 |
 |
restrict U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
 |
 |
bench mark U |
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود |
 |
 |
PID U |
متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران |
 |
 |
retrieval U |
سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست |
 |
 |
restricts U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
 |
 |
tetragraph U |
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل |
 |
 |
bomb U |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
 |
 |
restricting U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
 |
 |
bombed U |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
 |
 |
bombs U |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
 |
 |
calling sequence U |
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است |
 |
 |
answers U |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
 |
 |
answering U |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
 |
 |
answered U |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
 |
 |
answer U |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
 |
 |
color code U |
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها |
 |
 |
business U |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
 |
 |
powering U |
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند |
 |
 |
device U |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
 |
 |
labelled U |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
 |
 |
powers U |
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند |
 |
 |
labels U |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
 |
 |
powered U |
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند |
 |
 |
label U |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
 |
 |
power U |
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند |
 |
 |
personal U |
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند. |
 |
 |
businesses U |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
 |
 |
labeling U |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
 |
 |
devices U |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
 |
 |
framebuffer U |
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود |
 |
 |
language U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
languages U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
frequency shift keying U |
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود |
 |
 |
formats U |
1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است |
 |
 |
format U |
1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است |
 |
 |
symbolic U |
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود |
 |
 |
notification message U |
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود |
 |
 |
symbolically U |
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
algorithm U |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
 |
 |
algorithms U |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
 |
 |
knowledge U |
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل |
 |
 |
identity U |
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود |
 |
 |
routing U |
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد |
 |
 |
identities U |
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود |
 |
 |
SGML U |
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند |
 |
 |
niladic U |
مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است |
 |
 |
tabled U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tabling U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
table U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tables U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
address U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
addressed U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
addresses U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
 |
 |
arm U |
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال |
 |
 |
cards U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
editing run U |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
 |
 |
card U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
algebra U |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
 |
 |
CUG U |
ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
programming U |
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است |
 |
 |
Ultimedia U |
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند |
 |
 |
cryptographic U |
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند |
 |
 |
scans U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
 |
 |
scan U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
 |
 |
scanned U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
cell U |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
 |
 |
cells U |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
 |
 |
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
constant U |
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است |
 |
 |
constants U |
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
BAT file extension U |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
 |
 |
descriptor U |
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند |
 |
 |
paticular U |
خصوصیات |
 |
 |
specifications U |
خصوصیات |
 |
 |
identity U |
خصوصیات |
 |
 |
specification U |
خصوصیات |
 |
 |
particular U |
خصوصیات |
 |
 |
characteristics U |
خصوصیات |
 |
 |
identities U |
خصوصیات |
 |
 |
patterns U |
خصوصیات |
 |
 |
pattern U |
خصوصیات |
 |
 |
featured U |
خصیصه خصوصیات |
 |
 |
features U |
خصیصه خصوصیات |
 |
 |
featuring U |
خصیصه خصوصیات |
 |
 |
aircraft specification U |
خصوصیات هواپیما |
 |
 |
strength properties U |
خصوصیات استحکام |
 |
 |
feature U |
خصیصه خصوصیات |
 |
 |
physical characteristics U |
خصوصیات زمین |
 |
 |
personalism U |
خصوصیات شخص |
 |
 |
profiled U |
نیمرخ خصوصیات |
 |
 |
military specifications U |
خصوصیات نظامی |
 |
 |
profile U |
نیمرخ خصوصیات |
 |
 |
profiles U |
نیمرخ خصوصیات |
 |
 |
patterns U |
خصوصیات فردی |
 |
 |
target description U |
خصوصیات هدف |
 |
 |
pattern U |
خصوصیات فردی |
 |
 |
profiling U |
نیمرخ خصوصیات |
 |
 |
racialism U |
خصوصیات نژادی |
 |
 |
bisexuality U |
داشتن خصوصیات نر وماده |
 |
 |
bathymetry U |
اندازه گیری خصوصیات اب |
 |
 |
personalities U |
اخلاق و خصوصیات شخص |
 |
 |
hypnagogic U |
دارای خصوصیات خواب |
 |
 |
hypnogogic U |
دارای خصوصیات خواب |
 |
 |
characters of economic growth U |
خصوصیات رشد اقتصادی |
 |
 |
quirk U |
خصوصیات تغییر ناگهانی |
 |
 |
quirks U |
خصوصیات تغییر ناگهانی |
 |
 |
personality U |
اخلاق و خصوصیات شخص |
 |
 |
volcanism U |
شرایط و خصوصیات اتشفشانی |
 |
 |
particulars U |
جزئیات خصوصیات مشخصات |
 |
 |
purchase description U |
خصوصیات جنس مورد نیازخرید |
 |
 |
cryogenic memory U |
استفاده از خصوصیات هدایت مواد |
 |
 |
quirk U |
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص |
 |
 |
quirks U |
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص |
 |
 |
physical characteristics U |
مشخصات زمین خصوصیات بدنی |
 |
 |
feminize U |
دارای خصوصیات زنانه شدن |
 |
 |
description U |
لیست داده ها و خصوصیات آنها |
 |
 |
bisexual U |
دارای خصوصیات جنس نر وماده |
 |
 |
ballistics U |
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله |
 |
 |
stand-offs U |
خصوصیات جنگ افزار هواپیما |
 |
 |
capsular U |
دارای خصوصیات کپسول مجوف |
 |
 |
impalpability U |
دارای خصوصیات لمس ناپذیری |
 |
 |
stand-off U |
خصوصیات جنگ افزار هواپیما |
 |
 |
stand off U |
خصوصیات جنگ افزار هواپیما |
 |
 |
IMA U |
قالب ها و خصوصیات افراد است |
 |
 |
karyotype U |
مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات |
 |
 |
bisexuals U |
دارای خصوصیات جنس نر وماده |
 |
 |
technical characteristics U |
خصوصیات فنی یک دستگاه یاوسیله |
 |
 |
descriptions U |
لیست داده ها و خصوصیات آنها |
 |
 |
performances U |
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب |
 |
 |
pl/ U |
حاوی خصوصیات FORTRAN, COBOL, ALGOL |
 |
 |
performance U |
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب |
 |
 |
wellborn U |
نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت |
 |